یادداشت آتنا ثنائی فرد
1402/8/12
-ژانر «زندگی خانوادگی» دقیقاً چطوریه؟ توی این داستانها کل داستان پیرامون یک خانواده اتفاق میافته. و توجه داستان هم روی مشکلات خانواده، روابط اعضای خانواده و اینطور مسائل متمرکزه. و به تمام اعضای خانواده به عنوان یک سیستم پیچیده، توجه میشه. -پس یهجورایی میشه گفت داستانهای خانوادگی، روانشناسانه هم هستن؟ صددرصد. اینطور داستانها اگه خوب نوشته شده باشن، یه جورایی مثل جلسات خانوادهدرمانی میمونن. باعث میشن به خانوادهی خودت از زوایای جدیدی فکر کنی، که مثلاً «خدای من، هیچوقت فکر نمیکردم پدر خانواده ممکنه چنین احساساتی رو تجربه کنه!» -خلاصهی داستانِ [بدون اسپویل] این کتاب چیه؟ این کتاب در مورد یک خانوادهی دورگهی چینی-آمریکاییه که با خوندن همون خط اول داستان متوجه میشیم که «لیدیا مُرده. هنوز هیچکس خبر ندارد». لیدلیا دختر نوجوون ۱۶ سالهی این خانوادهست که خیلی غیرمنتظره متوجه میشن که مُرده. اما نمیدونن که چطوری و به چه علت. توی کل داستان، ما از زوایای مختلف به دنبال کشف این معما هستیم، که چرا لیدیا مُرده؟ -چند ویژگی مثبت کتاب که باعث میشه کموبیش لیاقت ۵ ستاره رو داشته باشه: 1⃣ جزئینگری نویسنده: این داستان بهقدری جزئیات داره که احساس میکردم با ماجرای یک خانوادهی واقعی طرفم، نه یک داستان ساختگی. تکتک شخصیتها، ماجراهاشون، همهوهمه جزئیات فوقالعاده جالب و واقعگرایانهای دارن. 2⃣ حاوی نکات تأملبرانگیز: خوندن این کتاب، همونطور که گفتم، مثل جلسهی خانوادهدرمانی بود. ما از احساسات و عواطفی که تکتک اعضای خانواده ممکنه تجربه کنن آگاه میشیم: «پدر، مادر، فرزندان کودک، نوجوان و جوان». این موضوع باعث میشه که درک و همدلیمون نسبت به همهی اعضای خانواده بیشتر بشه. 3⃣ و باز هم، اهمیت جزئیات: نکتهی شگفتانگیز داستان اینه که، چقدر و چقدر و چقدر جزئیات مهمن. جزئیاتِ رفتارمون با اعضای خانواده، لحن صدامون، حرفهامون، و همهچیز. همهی این جزئیات باعث میشن که اعضای یک خانواده اثرگذاری زیادی روی همدیگه داشته باشن، بدون اینکه خودشون کاملاً متوجه این موضوع باشن. و در انتها، سه سؤال مهم؛ -تجربهی خوندن این کتاب چطوریه؟ برای خود من نسبتاً طول کشید تا تمومش کنم، اما علت طول کشیدنش این بود که هر جملهش رو با دقت تمام میخوندم و حتی خیلی از جملات رو هایلایت میکردم. چون همهی جملات به نحوی مهم بودن، باید آرومآروم خونده میشد. با تأمل کافی. هرچند اگه موضوعات روانشناسانهی خانوادگی خیلی موردعلاقهتون نیست، ممکنه بهنظرتون کسلکننده بیاد. ولی اگه علاقهمندید، با اشتیاق اما کمکم به خوندنش ادامه خواهید داد. خود نثر داستان هم خیلی روون و سادهست. -ترجمهی کتاب چطوره؟ ترجمهی سمیه کرمی (انتشارات میلکان) واقعاً خوب بود و مشکلی باهاش نداشتم. و طبق تحقیقاتم، این ترجمه نسبت به ترجمهی انتشارات کولهپشتی بهتره. -این کتاب احتمالاً برای چه افرادی جالبتره؟ اونایی که به روانشناسی خانواده علاقهمندن؛ و اونایی که به دنبال درک عمیقتر مسائل خانوادگی هستن. و احتمالاً اونایی که صرفاً میخوان یک داستان خوب بخونن!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.