یادداشت شراره
1403/4/2
کتاب جالبی بود اما بعضی جاها پراکندگی اطلاعات آدم را خسته میکنه...یه جا یک سوال مهم مطرح میکنه و یکهو به جای جواب به اون سوال درباره پژوهش استاد معروفش توضیح میده که ربطی به موضوع نداره... سعی میکنم از راهکارهایی که ارائه داده استفاده کنم یعنی امیدوارم تو زمانی که بیشتر بهش احتیاج دارم یادم باشه و بتونم از این روشها استفاده کنم... جملاتی از کتاب: ذهن مشتاق سفر کردن در زمان است فاصله دردی از مشکلات ما دوا نمیکند اما احتمال حل کردنشان را افزایش میدهد.فاصله جریان کلامی ما را شفاف میکند... وقتی وراجی هجوم می آورد چگونه فاصله روانی را برقرار کنیم؟ با توانایی تجسم تخیلی(با توانایی دیدن خودمان از دور) افکار خود را با بی طرفی موشکافی کنید از دید مگس روی دیوار به ماجرا نگاه کنید تا اسیر هیجانات نشوید. سفر ذهنی هدفمند در زمان میتواند ابزاری باشد برای خلق فردی روایت های مثبتی که گفت و گو های درونی منفی را به حاشیه براند قدرت قلم را دست کم نگیرید. بنویسید یکی دیگر از راه های بسیار موثر برای آنکه افراد از تجربه دشواری که پشت سر میگذارند به درک درستتری برسند این است که از آنها بخواهیم تصور کنند نه فردا که ۱۰ سال دیگر چه حسی به این تجربه دارند این کار سبب میشود که آدم ها متوجه شوند آنچه اکنون تجربه میکنند موقتی است و خود این امیدوارشان میکند. پرداختن به خود گویی با فاصله (سوم شخص قرار دادن خودمان ) اسم خود را صدا بزنید . استفاده از زبان غوطهور :من چه حسی دارم؟ استفاده از زبان خودگویی با فاصله: جیسون(اسم خودت) چه حسی دارد؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.