یادداشت آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
1404/2/17
همنام، حکایتی که چون جزر و مد سرنوشت، در جان خواننده طنین میاندازد. نامی که نه فقط واژهای بر زبان، بلکه جریانی نهفته در عمق گذشته و آینده است. در این داستان، خاطرات همچون طلسمهایی گمشده به زندگی بازمیگردند و سرنوشت، چون بادهای سرکش دریایی، مسیر تازهای پیش رو میگشاید. آیا اینها فقط صدایی در بادند، یا رمزهایی که تقدیر را شکل میدهند؟ آیا گذشته از میان امواج سرنوشت قابل بازگشت است، یا حقیقتی که در تاریکی شب پنهان میماند؟ این کتاب، سفری است در دل طوفان، میان سایهها و نور، جایی که هر نام دری به دنیایی دیگر را میگشاید و هر انتخاب، پژواکی ابدی در اعماق روح برجای میگذارد. همنام، قصهای است که در سکوت نجوا میشود، در قلب حک میگردد، و در شبهای پرستاره، چون فانوسی در میان مه میدرخشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.