یادداشت لیلا زمانی
1403/2/13
دومین اثر بلند شولوخوف زندگی پس از جنگ جهانی اول و سالهای تثبیت کمونیسم را بهتصویر میکشد. داستان در یکی از روستاهای قزاقنشین رخ میدهد و ماجرای شکلگیری کالخوز (مزرعه اشتراکی) و همکاریها و کارشکنیهای اهالی را بازگو میکند. چند شخصیت اصلی دارد و پررنگتر از همه آنها «سمیون داویدوف» است که از طرف کمیته حزبی مأمور تشکیل کالخوز روستا شده. روند داستان تقریباً تا فصلهای پایانی بدون فراز و نشیب چندانی پیش میرود و در فصل پایانی به اوج میرسد. و شاید آه از نهاد خواننده برآورد. در این اثر شولوخوف از زبان طنز یاری گرفته و در بخشهایی بر لب خواننده لبخندی مینشاند. بهویژه در وجود شخصیتی به نام بابا شچوکار. گویا ترجمهٔ بهآذین تنها برگردان فارسی این کار است و البته برگردان قابلقبولی است. با این حال امیدوارم روزی شاهد ترجمه از زبان اصلی هم باشیم. و در نهایت این نکته را اضافه کنم، (البته نظر شخصی است) با همهٔ زیباییِ داستان، در مقایسه با اثر مشهورتر شولوخوف یعنی «دن آرام» امتیاز کمتری میگیرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.