یادداشت Haniyeh

Haniyeh

Haniyeh

1404/1/3

        همیشه گوشه‌ای از ذهنم فکر می‌کردم از داستان‌های النا فرانته خوشم خواهد اومد. قلم یه زن، که از نقاط پنهان زن‌ها می‌نویسه، برام جالب اومد. نقاط پنهانی که کسی سراغشون نرفته، شاید به این دلیل که ترسیده خونده نشه، یا قضاوت بشه.
به واسطه‌ی همخوانی، این فرصت نصیبم شد که اولین تجربه فرانته‌خوانی رو به دست بیارم. توی این کتاب از مجموعه ناپلی صحبت می‌کنه و چقدر کنجکاوم کرد که با زن‌های این مجموعه آشنا بشم. 
از کمدی الهی دانته صحبت می‌کنه و باعث شد نظرم بهش مساعد بشه در حالیکه من قصد نداشتم به این زودی‌ها سراغش برم و الان فکر می‌کنم خوندنش به خیلی کتاب‌ها ارجحیت پیدا کرد.

و اما برخی مسائلی که در کتاب درموردشون صبحت شده و به دلم نشسته:
- حاشیه‌‌های کنار ورقه کاغذ رو دیدید؟ سعی کردید ازشون بیرون نزنید؟ النا فرانته می‌گه همیشه توی نوشتنش این حاشیه‌ها دست و پاش رو بستن. همیشه سعی کرده در چارچوب‌ها بمونه و همین گاهی اون رو از نوشتن چیزی که می‌خواسته دور کرده. مثل حاشیه و محدودیت مثل مردها نوشتن یا گذشته ادبیات و آنچه به میراث گذاشته شده. اما یه نکته مهم این وسط هست که حاشیه‌ها رو مهم می‌کنه. گذشته ادبیات یه حاشیه در نظر گرفته شده که باید لحاظش کنی چون در نوشتن بهش نیاز پیدا می‌کنی و این تو رو محدود می‌کنه اما تو تا وقتی گذشته رو نشناختی، نمی‌تونی اثر خاص خودت رو خلق کنی. تو در حاشیه حرکت می‌کنی اما یک‌دفعه جایی که انتظار نمی‌ره از حاشیه خارج می‌شی و این متن تو رو خاص می‌کنه. 

- بیان کردن همه "حقیقت" ممکن نیست! همچنین بیان کردنش به همون شکلی که رخ داده هم ممکن نیست! النا فرانته توصیه می‌کنه به جای اینکه خودمون رو درگیر نوشتن تمام و کمال حقیقت کنیم، همون چیزی که خودمون ازش دریافتیم رو بنویسیم. اینو بدونیم که کلمات برای نوشتن همه حقیقت ناکافی‌ان، پس خودمون رو ناتوان ندونیم و از گفتنش دست نکشیم و درعوض، تمام تلاشمون رو بکنیم. 
از طرفی، حقیقت ممکنه از دید هرکدوم از ما جور دیگه‌ای برداشت بشه، پس خودمون رو بابت عینی ننوشتنش سرزنش نکنیم، چراکه اگر کس دیگه‌ای می‌نوشت، حتما شکل متفاوتی می‌نوشت. این مسئله تقصیر ما نیست. اما اینکه از نوشتن دست بکشیم، گردن ماست.

- زن بودن مانع نوشتن نیست! این چیزیه که در تمام فصول سعی می‌کنه بهمون بگه.
برای من یه قوت قلب توی هر مسئله دیگه‌ای که الان به‌عنوان یه زن درگیرش هستم هم بود. اینکه زن بودنم نباید باعث بشه از کاری دست بکشم، همونطور که فرانته می‌گه از نوشتن دست نکش. منم دست نمی‌کشم، با وجود همه نگاه‌ها و حرف‌های تحقیرآمیز. امیدوارم توی روزهای سخت، یاد حرف‌های فرانته بیفتم.

اگر قرار بود خودم به‌تنهایی بخونمش، احتمالا وسط کتاب رهاش می‌کردم تا بعدا بیام سراغش چون از مجموعه ناپلی و کمدی الهی دانته و چند کتاب دیگه که نخوندم صحبت می‌کنه. احتمالا می‌رفتم اول اونا رو می‌خوندم و بعد دوباره به این کتاب برمی‌گشتم. ولی به لطف همخوانی، تونستم اون قسمت‌ها رو بهتر درک کنم و خوشحالم که تا آخرش خوندم.
حتما دوباره بعد از مجموعه ناپلی و کمدی الهی، این کتاب رو خواهم خوند.

کتاب پیشنهادیه، بهتون راهکار عملی درباره چگونه نوشتن نمی‌ده، بهتون قوت قلبی برای دست نکشیدن و به خودتون باور داشتن میده. با این دید سراغش بیاید و اگر مجموعه ناپلی و کمدی الهی رو دوست داشتید، این کتاب رو هم دوست خواهید داشت.
      
8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.