یادداشت 𝒜𝗅︎𝗅︎𝗂𝗌𝗈𝗇︎

        تلاش بیهودهٔ عشق یکی از لطیف‌ترین و در عین‌حال غم‌انگیزترین کمدی‌های شکسپیر است؛ داستانی که در آغاز با خنده و شوخی‌های عاشقانه می‌درخشد، اما در پایان، قلب خواننده را با اندوهی آرام می‌فشارد.

چه زیبا شکسپیر نشان می‌دهد که عشق نیرویی است رام‌نشدنی؛ حتی شاهان و درباریان با همه غرور و قدرتشان، وقتی با نگاه و لبخند معشوق روبه‌رو می‌شوند، سوگندهای خود را فراموش می‌کنند. گفت‌وگوهای میان عاشقان و معشوقان سرشار از شیرینی، بازی‌های زبانی و نازک‌خیالی است؛ گویی زبانی جادویی برای گفتن نام «عشق» ساخته شده است.

اما پایان نمایشنامه، پرده‌ای دیگر از حقیقت عشق را آشکار می‌کند: عشق همیشه آسان و بی‌دردسر به ثمر نمی‌نشیند. گاهی برای رسیدن به آن باید صبر کرد، باید از آزمون رنج گذشت، و باید دانست که دل‌ها حتی در لحظه‌ی وصال می‌توانند از هم دور بمانند. همین تلخیِ ناگهانی در پایان، به داستان درخششی جاودانه می‌بخشد.

تلاش بیهودهٔ عشق اثری است که هم لبخند بر لب می‌آورد و هم آهی بر دل می‌نشاند؛ یادآور این حقیقت که عشق، در زیبایی و در رنجش، همیشه ارزش زیستن دارد.
      
17

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.