یادداشت ایلیا

ایلیا

1402/7/5

پرومتوسِ در بند
        بعد از نمایشنامه‌ی یرما ی لورکا با ترجمه‌ی یداله رویایی ، اولین نمایشنامه‌یی بود که بعد از خوندنِ چند نمایشنامه، باهاش حال کردم. ترجمه‌ی عباس از روی سه متن بوده و کار ارزشمندی‌ست به واقع. ترجمه نیز خود نثرِ بایسته و تقطیعات ِ  به‌جا که موسِقی‌ی کلام را هدایت کند، دارد. 
      نوشتار-نحوِ (=املاء) واژه ها و واژه‌گزینی‌های عباس نعلبندیان هم که فقط توان گفتن ِ "شاهکار" را درپی‌ش داریم. البته که فضای خود نمایشنامه و روند داستانی‌ی آن به روزگار ام‌روز ما خیلی ربط و پیوند دارد و، این خود مایه‌ی پیوند و اتصال بیش‌تر ِ فرد به متن می‌شود، باشد که دیگران نیز در این بازه بخانند. 
بخشی از پایانِ آن به‌عنوانِ  تحفه‌یی:
[...]
ای زمین، مادر سپنته‌ی من،
ای آسمان، که در آن خورشید و ماه،
به همه‌ی گردندگان نور می‌بخشند؛
همه می‌بینید که چه، به خطا رفته‌ام. 
                                                                            [...]
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.