یادداشت بهارفلاح🌺⭐
3 روز پیش
🔴📖کاندید یا خوشباوری اثری از فرانسوا مآری آروئه ملقب به ولتر یک نویسنده و اندیشمند قرن هجدهم فرانسه🇨🇵است. داستان عجیب و غریبِ حاضر که حرف زدن از اون قدری مشکله کتاب سراسر خشم نویسنده است از جنگ وتبعیض وتحجر اما به زبانی طنز ولتر این رمان را در دوران حکوت مذهبهای فاسد و خرافه پرستیهای اروپاییان نوشته شده طنزی گزنده و انتقادی، به بررسی خوشبینی افراطی، ظلم، استبداد و نابرابریهای اجتماعی میپردازد.تصویری عمیق از مبارزهی انسان با واقعیتهای تلخ زندگی ارائه میدهد. آثار ادبی که خلق میشوند رو میتونیم به دودسته تقسیم کنیم: میرایان نامیرایان«این دسته بندی جایی ثبت نشده واختراع اینجانبه (!)» میرایان تاریخ مصرف دارن یعنی عمری کوتاه دارن ودر تاریخ ماندگار نمیشن و میمیرن اما اثاری هستند که جز نامیرایان هستند تا قیام قیامت اسمشون بر تارک ادبیات میدرخشه مثل همین کاندید ولتر 💠داستان کاندید جذاب وپرکشش ولی بعضی از قسمتها غیرواقعی.کاندید ما انگار به صفحه حوادث روزنامه پرتاب شده به هر تیتر خبری وارد میشود ترکشهایش به اومیخورد جان سالم به در میبرد به تیتر بعدی می رود 📝چکیده داستان:کاندید، جوان با وقار و نیک سرشتی که در قلعه خان بزرگی در زندگی میکرد اما به دلیل اینکه به دختر خان (کانگاند) علاقه مند شده بود بارون به کاندید شک میکند که به دخترش نظر بد دارد و او را از کاخ بیرون میاندازد. کاندید نیز به گروه سربازان بلغاری میپیوندد و کمکم این گمان پیش ذهنش میآید که دنیا آنطور که میگویند هم سرشار از خوشبختی نیست. او دوباره به صورت اتفاقی با آقای معلم روبهرو میشود و پانگلسِ مغرور و ازخودراضی را در حال گدایی میبیند! اما در کمال تعجب، باز هم پانگلس معتقد است که همه چیز در حال حاضر خوب است، زیرا میتوانست بدتر از این هم باشد!!! این بزنگاهها همگی تبدیل به سرنخهایی میشوند که اتفاقات بعدی داستان و سیر تحول کاندید را شکل میدهند؛ کسی که قرار است تغییراتی عظیم را در تفکر خود و جهان پیرامونش ایجاد کند… از قلعه اخراج شد. او در قلعه استاد فلسفهای بنام پانگلوس داشت که معتقد بود تمام امور جهان در بهترین شکل خود قرار دارند و حتی رنجها دقیقا به شکلی هستند که باید باشند. کاندید پس از اخراج شدن از قلعه متحمل رنجهای زیادی شد تا آنکه روزی در خیابان به پانگلوس برخورد در حالی که بسیار ضعیف و بیمار بود. به قلعهی خان بزرگ حمله شده بود، پدر و برادر کانگاند کشته شده بودند، مادرش و خود کانگاند نیز به سختی مورد تجاوز قرار گرفته و سپس کشته شده بودند. 🔸در سراسر داستان رنج کاندید، ولتر بسیار زیاد وضعیت وخیم جنگ هارا نمایش داده و نفرت خود را از جنگ اعلام کرده است. همچنین، با وجود مفاهیم عمیقی که در کتاب وجود دارد، داستان کتاب در عین تمام هیجانات و کشمکش ها، کمی غیر واقعی به نظر میرسد. پس از درمان پانگلوس، آنها به شهر دیگری سفر میکنند که دچار زلزله شد. در حالی که پانگلوس و کاندید در جمع افراد زلزله زده در حال بحث کردن در موضوعات فلسفی بودند، کشیشها بعنوان دعا و قربانی پس از زلزله، پانگلوس را به دار آویختند. جرم او دو کلمه بود: «حرف زدن»!!! کاندید نیز به جرم آنکه به حرفهایش گوش میداد صد ضربه شلاق خورد. اوج نمایش ظلم و خفقان در قرن های ۱۷ و ۱۸ میلادی 🔹کاندید در سودای آرمانشهر و در سفری که پهنای اروپا را درمینوردد، درمییابد که هیچ جای جهان از این تباهیِ پیشرونده و از این سیر فروپاشی در امان نیست؛ در حالی که استادش، رفیقاش، معشوقاش و اغلب آدمهایی که طی سفر میبیند، او را به خوشبینی و امیدواری فرا میخوانند 🔸کاندید ساده دل وخوش باور ما از بهشت خود پا به جهنم بیرون میگذارد،به دنیای تیره و تار واقعیت ها .جنگ ها و خونریزی ها به چشم میبیند و شاهد بهره کشی های انسان از انسان ها میشود.مذهب در هاله ای از تقدس از دنیای پراز نیرنگ وفریب،ماموران مذهبی زیر عنوان اعتقاد به خدا و مسیح از انجام هیچ جنایتی باکی ندارندو ازمردم بهره کشی میکنند.به زنان و دختران تجاوز میکنند ومردان را به بردگی میکشند 💠👌از ویژگیهای مثبت رمان طنز گزنده و انتقادی( نقد شدید خوشبینی افراطی) روایتی پرماجرا و پرتعلیق(سفر کاندید به نقاط مختلف جهان و مواجهه با چالشهای متعدد) شخصیتپردازی قوی و نمادین نثر روان و جذاب (استفاده از سبک نگارش ساده اما پرمفهوم که خواننده را درگیر داستان میکند.) یکی از نکات مثبت ترجمه جناب گودرزی اولین نکتهی نسخهای که مطالعه کردیم، پایبندی مترجم به زبان قدمایی کار است که با توجه به ماهیت و زمان اولیهی تولید اثر، مناسب به نظر میرسد. ✍️از نکات عجیب کتاب،کاندید در ساختار خود از 30 فصل تشکیل شده است؛ چیزی که برای یک کتاب کوتاه غیرقابل باور به نظر میرسد؛ اما ایجازِ بیش از حد ولتر باعث میشود تا سلسلهی اتفاقات عجیب و غریب، به صورت پیدرپی مخاطب را در اوج نگه دارند. از سوی دیگر، توجه به نام این فصلها خالی از لطف نیست؛ نامهایی اکثرا بلند ✍️یک نکته جالب توجه حدود دویست سال پس از خلق این اثر، جهانگیر افکاری کاندید را به زبان فارسی برگردانی کند. اما پس از ترجمهی او، اثر مورد توجه منتقدان و مخاطبان فارسی زبان قرار گرفت؛ تا جایی که مترجمان بسیاری سراغ برگردانی اثر رفتند و با نامهای متفاوتی همچون «خوشبینی»، «سادهدل»، «خوشباوری» و… آن را فارسیسازی کردند. یکی از نسخههای نسبتا خوبی ، نسخهی نشر افق با ترجمهی محمود گودرزی است. ✔️چقدر اقای کاندید برعکس منه چقدررررر خوش باور وخوش بین چقدر برعکس ما....
(0/1000)
فرحنازرحیمی
3 روز پیش
5