یادداشت محمدامین اکبری
1401/3/21
هوالحق اول مقتل خوانی از قدیم الایام یکی از رسم و رسومات عزاداری اباعبدالله الحسین بوده است. و مقتلهای فراوانی در دسترس بوده است که در صحت و سقم بعضی از روایات آنها سوالات فراوانی وجود دارد، و گاها بعضی از روایات یک مقتل با مقتل دیگر در تضاد است. و اما مهمترین مشکل مقتل خوانی ترجمه های نه چندان خوش خوان آنهاست. در زیر دو کتاب مقتل گونه خوب را معرفی میکنیم دوم کتاب آه یکی از معروفترین کتابهای چند سال اخیر در حوزه ادبیات عاشورایی ست. کتاب آه که بر اساس ترجمه فارسی کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی تدوین شده است. نخستین اثر چاپ شده آقای یاسین حجازی مولف کتاب بسیار خوب قاف است. یاسین حجازی با زبانی روان روایات متعدد و به هم پیوسته کتاب نفس المهموم را به صورت قطعاتی کوتاه تنظیم کرده است. و کتابی بسیار خوش خوان را به دست داده است. دقیقا نمیدانم کتاب آه فی الحال به چاپ چندم رسیده است ولی تا جایی که میدانم این کتاب با قیمت بیست هزار تومان توسط نشر جام طهور عرضه شده است. سوم دومین کتاب، کتاب کمتر شناخته شده ولی در عین حال بسیار خوب "حسین علی" است. تفاوت این کتاب با کتاب آه این است که مولف آن جناب محمدحسین مهدوی (م.موید) اساس نگارش را بر یک منبع قرار نداده است و منابع متعدد و معتبر تاریخی استفاده کرده است. م. موید که از شاعران شناخته شده موج نو معاصر است و از تحصیلات حوزوی نیز برخوردار است. با زبانی سخته و مستحکم روایات متعدد واقعه عاشورا ، از سفر حضرت از مدینه تا بازگشت اسرا به مدینه را به رشته تحریر درآورده است. "حسین علی" به مانند کتاب آه از بخشهای کوتاه و متعدد تشکیل شده که همین امر سبب شده است که با کتابی خوش خوان طرف باشیم. چاپ چهارم این کتاب با قیمت ده هزار تومان توسط نشر بین الملل (جنب میدان فلسطین تهران) عرضه میشود. . چهارم پیشنهاد بنده این است که اول کتاب آه را که دارای زبانی روان و ساده است مطالعه بفرمایید و اگر خوانده اید، "حسین علی" بهترین کتاب در سیر مطالعاتی شماست. پنجم از کتاب آه بخشهای مختلفی در فضای مجازی وجود دارد ولی دوستان به کتاب حسین علی چندان نپرداخته اند. به ناگزیر، قسمتی از کتاب اخیر را انتخاب کرده ام: 《پیشوای راستین، صادق -درود خداوندی بر او- فرمود: حسین نزد پیامبر بود. جبرئیل آمد و گفت: ای محمد! او را دوست می داری؟ پیامبر فرمود: آری جبرئیل گفت: پیروان تو او را خواهند کشت پیامبر در اندوه شد، اندوهی بسیار. جبرئیل گفت: به شادمانی می شوی اگر خاکی را که در آن کشته شود، تو را بنمایانم؟ پیامبر فرمود: آری. جبرئیل میان نشستنگاه پیامبر تا کربلا در پیچید. دو زمین به هم آمدند چنین [صادق -درود خداوندی بر او- دو انگشت نشانه دو دستش را به هم آورد آنگاه با بال خود از خاک آن برگرفت و به پیامبر بداد. و در پلکزدنی زمین را بازگرداند. پیامبر فرمود: طوبی از آن تو ای خاک، و طوبی از آن آن کو در تو کشته شود...》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.