یادداشت محمد خزائی

همه گلهای سرخ: مجموعه اشعار
        همه‌ی گل‌های سرخ را می‌توان اثری قابل توجه از لحاظ ساختار و محتوا دانست که توسط شاعری توانمند و مسلط به زبان و عناصر شعر و همچنین خلاق و باذوق سروده شده است. از نظر ساختار، اشعار همگی در قالب سپید سروده شده‌اند که به جز چند شعر نسبتاً بلند باقی آثار تقریباً کوتاه بوده و همین اختصار یکی از نیازهای جدی مخاطب عصر ماست که این مجموعه به خوبی آن را در نظر گرفته و برآورده می‌کند. به علاوه شاعر با بهره‌گیری از کلمات متشابه و گاه با رعایت تناسب در هجاهای سطرها توانسته موسیقی درونی خوب و مناسبی را در اشعار ایجاد کند که در کنار اختصار و همچنین زبان یکدست و بدون لغزش اشعار، خوانش مجموعه را برای مخاطب دلپذیر و روان می‌کند. البته بهره‌گیری شاعر از موسیقی در تمام اشعار یکسان نبوده و برخی از آثار می‌شود گفت کاملاً فاقد این عنصرند که شاید بتوان آن را از ضعف‌های مجموعه دانست زیرا سبب فراز و فرودهای نابجایی در طول مجموعه شده است.
در کنار این عناصر، شاعر با استفاده از قدرت تخیل خود و بهره بردن از صور خیال و با پس‌زمینه‌ای از اندیشه و عاطفه توانسته است نگاه تازه‌ای از پدیده‌های عادی و روزمره زندگی به مخاطب خود ارائه دهد، او با بهره‌گیری از نمادهای و استعارات پیاپی این گونه اتفاقات را به مضامین بکر و ژرفی که در پس ذهن خود داشته متصل نموده و توانسته است آن‌ها با تأثیر بسیار بیشتری بیان نماید.
در این مجموعه مفصل مخاطب با موضوعات متنوعی روبرو می‌شود که پرتکرارترین آن‌ها گفتن از عشق است. البته شاعر در اشعار خود از زوایای متنوعی به عشق نگاه کرده است و عشق همواره از معنای واحدی برخوردار نیست. عشق در «همه گل‌های سرخ» گاهی امید است، گاه زندگی آرمانی و گاه عشقی مادی و منحصر در تن که هر کدام را می‌توان در قالب هر شعر به صورت‌های مجزا بررسی کرد. البته این تکثر معانی برای واژه‌ها تنها مختص به عشق نیست و واژه‌هایی نظیر خدا نیز ماجرایی شبیه عشق دارند و با توجه به اسلوب شعر معانی متفاوت و گاه متضادی به خود گرفته‌اند. در کنار عشق، موضوعات دیگری نظیر جنگ، زن، مسائل اجتماعی و گاه سیاسی با نگاهی نقادانه در بسیاری از اشعار به چشم می‌خورند که گاهی نیز در همان بستر عشق و صحبت‌های عاشقانه بیان شده‌اند. البته باید توجه داشت که در این موضوعات شاعر نگاهی کاملاً یک‌سونگر و روشنفکرانه دارد و برای نمونه؛ در اشعارش زن را محدود شده در حجاب و محدودیت‌های فرهنگی، دنیا را تسخیر شده توسط جنگ و قدرت‌طلبی ادیان و قدرت‌ها و اجتماع را مملو از جهل و خشونت معرفی می‌کند که البته همگی این مضامین با طعمی از امید همراه است که گاه به شکل عشق و گاه به شکل نور و خورشید بیان شده است و به نظر می‌رسد منظور از آن‌ها غالباً آگاهی و آزادی باشد.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.