یادداشت Queen of Loneliness
1404/6/24 - 13:30

بسم رب
وقتی کتاب را از کتابخانه ام برداشتم و آن را ورق زدم حس میکردم قصهای ناگفته از زمانهای دور با خود دارد.📖 چشمانم وقتی دروی واژهها نشست ناگهان جادوی کلمات آغاز شد و من را به دنیای خودش برد....دنیای ضد ✨
این شعر ها روح اند، نفساند، حیاتاند.
میدانید حس می کنم شعر واژهی مقدسی است🛐🤍
در نهایت این کتاب برایم بوی قهوه، نارنگی میداد. حس می کردم وقتی شاعر دارد این شعر ها را می سراید احساس تنهایی میکند و تمام وجودش را در چند بیت فشرده و برای من به یادگار گذاشته است.
«ملا آورتر از تکرار رنجی نیست در عالم
نخستین روز خلقت غنچه را خمیازه میگیرد»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
