یادداشت MDHtv
5 روز پیش
(( فقط میخواستم احساس کنم که دوست داشته میشوم. )) دختری تنها که در مسافرخانه کار میکند مجذوب هنرمندی میشود که برای خلق اثر جدیدش به شهر کوچک و مرزی به نام سوکچو آمده. کنجکاویهای دختر و درخواستهای کمک مرد برای شناخت شهری که میخواهد منبع الهامش باشد، باعث میشود رابطهای فراتر از مستخدم و مسافر بین آن دو شکل بگیرد. کتاب عمیق نیست و فقط کمی به مسئلهی هویت پرداخته میشود. اما توصیفات زیبای نویسنده از فضای سرد و تاریک آن شهر، و روان بودن متن و جذابیت داستان باعث میشود خواندن این کتاب تجربهای خوشایند برای خواننده بسازد. شخصیت پردازی ضعیف بود و ریتم داستان کمی سریعتر از چیزی بود که باید. زنگ تفریحِ عالی و داستانی جذاب.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.