یادداشت |زینب|

|زینب|

|زینب|

1402/5/20

        دوستم درمورد کتاب رؤیای نیمه شب می‌گفت: «کاش این کتاب رو قبل از پس از بیست سال خونده بودم»
منم،
این چند روز که داشتم این کتاب رو می‌خوندم و ناخودآگاه با پس از بیست سال مقایسه‌‌ش می‌کردم، به حرف دوستم رسیدم.
و اعتراف میکنم موقع  رسیدن به صفحه آخر کتاب هنوز انتظار داشتم که داستان ادامه داشته باشه...


از متن کتاب:
ربیع پیراهن عبدالله را در مشت گرفت و گفت:
«اگر حسین ابن علی را دیدی، شهادت بده که شوق دیدار او مرا به اینجا کشاند.»
      
1

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.