یادداشت راضیه بابایی
1404/2/3
در ستایش اردوگاه کار اجباری! حکومت هر کشور زندگی اتباع آن را تحت تاثیر قرار میدهد. علی الخصوص حکومتهایی که کمالگرایانه به چهارچوب اصلی عادات و ذات انسانی دست میبرند و تصور میکنند دارایی مردم از زندگی قرون پیشین و اعتقادات اجدادشان، به کل غلط است. ارتباط آنها، اقتصادشان، فرهنگ مردم و هرچیز دیگر که فکرش را بکنید... می خواهند بکوبند و از نو بنا کنند. ولی بد آنجاست که ابتدا به هم می ریزد و با القای یک تفکر ، که چکیده آرمانهایش است می خواهند از بیرون انسانها را تک تک عوض کند تا دنیا و جامعهای نو بسازند. تصور می کنند با نظریاتی که هنوز در شناخت انسان لنگ میزند، می توانند او را راهبری کنند. غافل از اینکه به هم زدن نظم و باوری که مردم سالها به آن خو گرفتهاند و جایگزینی با یک نظریهی نیم بندی که ساختهاند، سعادتی به ارمغان نمیآورد بلکه آنچه دارند را هم به غارت میبرد. یک روز زندگی ایوان دنیسوویچ روایتی از زندگی روزمره زندانیان در یکی از اردوگاههای کار اجباری شوروی است. ایوان به جرم جاسوسی چند سال است پشت دیوارهای این اردوگاه در بند است. او یک روز خوب که همه چیز آرام و دنیا به کام است برای مخاطب تعریف میکند. نویسنده هوشمند به هیچ عنوان کلمهای بر ضد حکومت شوروی یا ظلمی که به او دیگران رفته است، نمیگوید. نقد مستقیم ندارد. او زندان را به عنوان نمادی از کشور کمونیستی روسیه تصویر میکند. روابط معلول و معیوب، رفتارهای اشتباه و ارزش های وارون شده جامعهاش را در همین زندان نشان میدهد. حکومت کمونیستی وعده خوشبختی میدهد و ایوان این تعریف از خوشبختی را برای خواننده بازتعریف میکند. زندگی در دمای منفی سی درجه سانتیگراد خواننده را چنان دگرگون میکند که برای دانستن و اشراف به پایان این روز خوب در اردوگاه کتاب را زمین نمیگذارد. کتاب بسیار خوشخوان است و ترجمه روانی دارد. خواننده را تا صفحه آخر متعجب و حیران نگاه میدارد. #شاهانگبین #یک_روز_زندگی_ایوان_دنیسوویچ #الکساندر_سولژنیتسین #ترجمه_رضا_فرخفال #نشر_نو 🌎https://eitaa.com/vazhband
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.