یادداشت حسین وحدانی
1400/4/1
4.1
136
رمان شگفتانگیزی که از ابتدا تا انتهای آن ما اسم حتی یک نفر از شخصیتها را هم نمیدانیم! تصویری هولناک از جامعهای که در آن مردمان «نخواهند یا نتوانند ببینند». بیاسم بودن شخصیتها زمینهی همذاتپنداری ما را با آنها قویتر میکند؛ ما را ناخودآگاه دعوت میکند که - هرچند با اکراه - خودمان را جای آنها بگذاریم؛ چیزی که به واسطهی تنوع آدمهای رمان از طبقات و مشاغل مختلف، به سهولت اتفاق میافتد. نمادشناسی در کوری بسیار اهمیت دارد. در عین اینکه با داستانی روان و همهفهم سروکار داریم، نشانهها و ارجاعات پرتعدادی در لایهی زیرین داستان وجود دارند که یک جامعهی کامل را ترسیم میکنند؛ جامعهای که تحققش فانتزی و ناممکن به نظر میرسد، اما اتفاقا خیلی به واقعیت جهان ما نزدیک است!
(0/1000)
1400/4/4
0