یادداشت حسین وحدانی
1400/4/1
رمان شگفتانگیزی که از ابتدا تا انتهای آن ما اسم حتی یک نفر از شخصیتها را هم نمیدانیم! تصویری هولناک از جامعهای که در آن مردمان «نخواهند یا نتوانند ببینند». بیاسم بودن شخصیتها زمینهی همذاتپنداری ما را با آنها قویتر میکند؛ ما را ناخودآگاه دعوت میکند که - هرچند با اکراه - خودمان را جای آنها بگذاریم؛ چیزی که به واسطهی تنوع آدمهای رمان از طبقات و مشاغل مختلف، به سهولت اتفاق میافتد. نمادشناسی در کوری بسیار اهمیت دارد. در عین اینکه با داستانی روان و همهفهم سروکار داریم، نشانهها و ارجاعات پرتعدادی در لایهی زیرین داستان وجود دارند که یک جامعهی کامل را ترسیم میکنند؛ جامعهای که تحققش فانتزی و ناممکن به نظر میرسد، اما اتفاقا خیلی به واقعیت جهان ما نزدیک است!
(0/1000)
حامد حمایت کار
1400/4/4
0