یادداشت dream.m
1404/4/22
این کتاب ترسناک نیست! این کتاب ترسناک نیست! این کتاب ترسناک نیست! با داستانهای این جلد بیشتر حال کردم، فکر میکنم بخاطر ترجمهی بهترش بود. مرسی از فرزین سوری و رفقاش :* اما به تمام ارواح مردگان و خدایان ترسناک تاریخ کائنات قسم، هرکاری کردم ترسم نیومد. حتی خوندنش در نیمه شب، زیر نور رعد و برق درحالیکه پنجره اتاق بازبود و پرده ها با وزش باد سرد شکل ارواح رقصان رو بخودشون گرفته بودن، کمکی نکرد. آقای لاوکرفت گرلمی، تو سعیت رو کردی، شایدم نکردی، شاید اگر تنبل نبودی و ایده های خلاقانهات رو بیشتر پرورش میدادی بهتر بود. بنظرم اون ایدهای توصیف نکردن موجودات ترسناک به بهانهای اینکه کلمهای برای توصیفشون وجود نداره ،یا صداهایی که هیچ بشری نشنیده و اینجور سرکار گذاشتن خواننده اصلا خوب کار نکرده. من میذارم به حساب تنبلی ذهنیت چون خودمم خیلی ازش استفاده میکنم وقتی حوصله توضیح ندارم. . . در کل ایده های اولیه داستانها رو دوست دارم، ولی خیلی هول هولکی شروع و تموم میشن. درست مثل تعریف کردن کابوس سر صبحه. یکی اگر باشه فنفیکشن این داستانا رو بنویسه خیلی خوب میشه :)) هر کدوم از داستانهای کوتاهش پتانسیل داستان بلند شدن رو دارن بنظرم. . . هفت تا داستان کوتاه بود که "موشها در دیوار" و "هیپونوس" رو بیشتر دوست داشتم چون اون فرم ابهام و معماگونهشون قویتر بودن از بقیه. از اون جمله های کذایی " در وصف نیاید" و " در این مقال نگنجد" هم خیلی کمتر استفاده کرده :))))) . . دیشب که فیلم seven seal رو دیدم بیشتر ترسیدم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.