یادداشت مهدی لطف‌آبادی

شازده احتجاب
        یک رمان فارسی قوی! داستان یک خاندان قجری که پس از روی کارآمدن خاندان پهلوی دچار رخوت شدند و شازده احتجاب از بازمانده‌های اون‌ها به ظلم‌ها و ستم‌ها و کارهای اون‌ها فکر می‌کنه. شاید سلیقه‌ی شخصی منِ خواننده به رمان‌هایی از این دست که ساختاری پیچیده و ذهنی دارند توی این تعریف کوبنده آغازینم بی‌تأثیر نباشه اما این رمان به شدت من رو جذب کرد و با هر خاطره‌ای که تعریف می‌کرد من رو با خودش می‌کشوند و با این‌که شاید به اقتضای سبک رمان تو چند صفحه‌ی آغازین رمان گیج می‌شدم اما بعدش انقدر آمادگی برای داستان زندگی شازده احتجاب داشتم که باهاش همراه می‌شدم... به هر جایی که ذهنش می‌رفت. شاید یکی از حسرت‌هایی که برای این رمان‌ها دارم اینه که زود تموم می‌شن. یعنی شما موقعی که به شازده و فخری و فخرالنساء عادت کردی باید ترکشون کنی... در هر صورت از خوندن این رمان لذت بردم.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.