یادداشت رعنا حشمتی

شاپرک خانوم
        یادمه...
16 شهریور بود.
رفته بودم خونه ی دوست بابام.
زن مهربونش ازم خواسته بود یک روز برم خونشون.
تنها از صبح رفتم تا شب...
و تهش برام این رو گذاشتن.
گفتن دوست خواهی داشت...

درست حدس میزدن.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.