یادداشت ریحانه یزدی

        .

۵۰ صفحه سفرنامه جلال آل احمد به فلسطین اشغالی، به اضافه یک مقدمه طولانی و سخت! از شمس آل احمد در راستای رفع اتهام از اسرائیل‌دوستیِ جلال(آنطور که من فهمیدم)

در نهایت جلال حرف اصلی و درونیات حقیقی‌‌اش درباره غده سرطانی و نماینده تام‌الاختیار غرب وحشی در خاورمیانه رو در آخرین مقاله کتاب با نام " آغاز یک نفرت" زده.
این مقاله رو به اسم نامه‌ی یک دوست که خودش چیزهایی به اون افزوده نوشته و منتشر کرده اما نزدیکانش حدس می‌زنند که اساسا کل مقاله نوشته خودش باشه.
این مقاله نوشته‌ی همان جلالی ست که می‌شناسیم. یک روشنفکرِ روشن‌ضمیرِ ضداستعمار که به‌خوبی می‌دونه اسرائیل چیست و از کجا سربرآورده.
ریشه‌هاش رو می‌شناسه و اینکه منفعتش به کجا میرسه که اینطور تمام اروپا و امریکا برای یاری‌اش به‌خط شدن!
چه بسا خواندن همین یک مقاله‌ی ۱۶ صفحه‌ای برای فهم دیدگاه نویسنده به این کشور جعلی کافی باشه.

در بخشی از این نامه درباره واکنش‌های روشنفکران ایرانی به مسئله اسرائیل می‌نویسه:

" اگر وجدان روشنفکر اروپایی ناراحت است که چرا به آن یهودکُشی‌ها رضایت داده، روشنفکر ایرانی چه می‌گوید که "اِستر" ملکه‌اش بود و "مردخای" وزیر هخامنشی‌اش و دانیال نبی امامزاده‌اش؟!
وجدان روشنفکر ایرانی باید از این ناراحت باشد که چرا نفت ایران در تانک و هواپیمایی می‌سوزد که برادران عرب و مسلمانش را می‌کشد.
وجدان روشنفکر ایرانی باید از این ناراحت باشد که چرا نفت سعودی و کویت در تانک‌ها و هلکوپترهایی می‌سوزد که ملت فقیر ویتنام را به‌ توپ بسته‌اند. چه کسی گفته است که وجدان روشنفکر ایرانی را هم باید مطبوعات فرنگ بسازند؟"

پنج ستاره بخاطر شجاعت همیشگی جلالِ آل احمد عزیز برای گفتن حقیقت در روزهایی که همه به دروغ و فریب عادت داشتند!