یادداشت سید مهدیار

                5/5
آخرین نبرد پادشاهان. یک پایان درخور برای این سه گانه ی شاهکار
.

عالی بود آقا هر چی بگم کم گفتم…یعنی انقدر خوب بود که جدی جدی میتونم سی خط در موردش بنویسم…ولی سعی میکنم زیر سی خط بهتون درباره اش بگم.

اول از همه اینکه شروعش رو خیلی دوست داشتم…با سفری که کاراکتر ها کتاب قبلی رفته بودن زیاد حال نکرده بودم ولی وقتی این کتاب شروع شد فهمیدم که چقدر دلم واسه شون تنگ میشه حالا که دوباره از هم جدا میشن
.

ولی بعدش که هر شخصیت مسیر خودش رو رفت یادم اومد که چرا کتاب اول رو انقدر دوست داشتم و از داستان و مسیر هر شیش تاشون لذت بردم
.

این کتاب اوج جو ابروکرومبی بود…یعنی حاجی انقدر خوب نوشته بود که من رو شرمنده کرد که به کتاب دوم پنج از پنج ندادم…مخصوصا پایان این کتاب…صد صد و پنجاه صفحه آخر پر از افشاگری و پلات تویست های خفن بود که فکرش رو اصلا نمیکردم…تازه این فقط آخرش بود
.

کل کتاب پر از نبرد. دیالوگ های زیبا. شخصیت پردازی های زیباتر و مهم تر از همه مقدمه چینی بود….شاید بپرسین کتاب آخره این که مقدمه چینی یعنی چه؟
.

شما خودتون هر سه کتاب رو بخونید به آخر این رسیدید منظورم رو میفهمید…آخرش جوری تموم میشه که شیش تا کتاب میشه بعدش ازش درآورد…حتی بیشتر شاید حاجی میخواد سه تا سه گانه بره
.

البته اولین قانون سه کتاب تک جلدی هم داره که فکر کنم یه بخش خوبی از این احتمالات رو پوشش میده
.

با کمال درد و تاسف فعلا مجبورم از این دنیای زیبا خداحافظی کنم چون چهارمین کتاب رو هرچی گشتم پیدا نکردم و مستقیم خوندن کتاب پنجم روا نیست
.

ولی خب این داستانیه که تا عمر دارم یادم خواهد موند…جز بهترین هایی که در عمرم شنیدم و خوندم
.

بیشتر از این نمیتونم پیشنهادش بدم…حتما بخونید اگه فانتزی دوست دارید. مخصوصا اگه طرفدار کارهای جرج آر آر مارتین هستید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.