یادداشت

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 9/ یک داستان خیلی مغناطیسی
        یک تکه سنگ عظیم معناطیسی باید از ژنو به پاریس برده بشه و کاراگاهای ما مسیول حفاظت از اونن. کار به خوبی انجام میشه و سنگ به مقصد می رسه، اما در اونجا سنگ ناگهانی غیب میشه.
یعنی کی تونسته سنگ به اون بزرگی رو بدزده😉
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.