یادداشت محمد صادق جوادزاده
1404/1/1
ریگی در آسمان از آیزاک آسیموف یه داستان علمی-تخیلی کلاسیکه که توی دنیای امپراتوری کهکشانی این نویسنده جریان داره، اما بیشتر از یه داستان فضایی، یه ترکیب از سیاست، تضاد فرهنگی، و درگیری بین علم و خرافاته. جوزف شوارتز، یه خیاط معمولی از قرن بیستم، بهطور اتفاقی در آزمایشی علمی گرفتار میشه و ناگهان هزاران سال به آینده پرت میشه—به زمینی که دیگه مرکز تمدن نیست، بلکه یه سیارهی منزوی و تحقیرشده توی امپراتوری کهکشانیه. ساکنان زمین به خاطر تشعشعات هستهای ضعیف و بیمار شدن، و در حالی که امپراتوری اونها رو بیارزش میدونه، خودشون رویای بازگشت به دوران شکوهشون رو دارن. داستان در ظاهر دربارهی یه فرد گمشده در زمانه، اما در واقع دربارهی برتریطلبی، ترس از تغییر، و درگیری بین سنت و پیشرفته. آسیموف اینجا هم مثل همیشه، با سبک تحلیلی و دیالوگهای هوشمندانهش، یه دنیای پرجزئیات و زنده خلق میکنه که فقط به نبردهای فضایی خلاصه نمیشه، بلکه دربارهی آیندهی بشریت و مسیر تمدنه. در آخر، این سوال و این فکر توی ذهن ما بوجود میاد که آیا ما بیشتر از یک ریگ در آسمان هستیم؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.