یادداشت زهرا دشتی
1402/1/19
کتاب تنهای محجر خاطرات قدمعلی اسحاقیان آزاده ایرانی است از سنین نوجوانی، یعنی ۱۶-۱۷ سالگی، سالهای زیادی را در زندانهای رژیم بعث گذارند. به خاطر فعالیتهای مذهبی مخفیانه در اردوگاههای اسرا، به اعدام و سپس با تخفیف به حبس ابد محکوم میشود. مدتها بعد از اتمام جنگ نیز در اسارت میماند تا بلاخره آزاد و به وطن باز میگردد. مصاحبه و تدوین کتاب به کوشش امیرمحمد عباسنژاد بوده. کتاب نقر روان و خوشخوانی دارد. برای من که چندان پیگیر مستندات تاریخی نیستم، ابعاد جدیدی از زندگی اسرا در اردوگاههای رژیم بعث را باز کرد. مواردی که شاید به این موشکافی و دقت در فیلمها و ... ندیده بودم. در عین حال آنقدر وارد جزئیات فجایع و شکنجهها نشدت بود که از تحمل خواننده خارج شود. ترسی که قبل از شروع کتاب، باعث تعلل من میشد. کتاب تماما به موضوع حضور آقای اسحاقیان در جبهه و سپس اردوگاهها پرداخته و از حواشی بیمورد پرهیز کرده که این موضوع برای من جذاب بود. دغدغههای یک نوجوان، در آن حال و وضعیت برای من پر از شگفتی بود. از موارد خوب دیگر کتاب، این بود که جر معدود مواردی، زمانی که نامی از شخص یا مکانی برده میشد در زیرنویس صفحه در مورد سرنوشت آن شخص یا وضعیت آن مکان اطلاعات جالبی میداد و خواننده را سردرگم نمیگذاشت. مخصوصا اطلاعات در مورد مکانها در تصویر سازی کمک قابل توجهای بود. زبان روایت با توجه به موضوع نه چندان شیرینش، به گونهای بود که من از خواندن کتاب خسته نشدم و نسبتا سریع کتاب را به پایان رساندم. تنها چیزی که کمی آزار دهنده بود عدم اشاره منظم به تاریخ ها در متن روایت بود. البته تاریخ ها ذکر میشدند اما احساس میکنم اگر بیشتر و در فاصلههای زمانی کمتر به آنها اشاره میشد کمک بزرگی بود. عکس روی جلد، مربوط به سالهای بعد از آزادی آقای اسحاقیان است. شخصا ترجیح میدادم عکس دوران اسارت ایشان با همان چهره نوجوانانه چاپ میشد، چون تقریبا تمام روایت، جز بخش آخر و بعد از آزادی مربوط به دوران قبل از طلبگی ایشان است. این کتاب به کوشش انتشارات خط مقدم چاپ و روانه بازار شده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.