یادداشت ملیحه سادات حق خواه
1404/3/10
👱🏻♀️: دبورا، از کودکی به خاطر فقر خانوادهاش مجبور بوده در خانهی دیگران کار کند. در نوجوانی سرنوشت او را راهی خانهای شلوغ با 10 پسر میکند. اینجاست که دبورا ناخودآگاه در معرض یک سری احساسات و روحیات و رفتارهای پسرانه قرار میگیرد تا زمانیکه جنگ برای استقلال آمریکا آغاز میشود. چند نفر از پسران خانواده در جنگ کشته میشوند و دبورا دیگر نمیتواند آرام بماند. یکی از سختترین تصمیمات عمرش را میگیرد و با تغییر ظاهر در ارتش ثبت نام میکند. 👱🏻♀️: اسم کتاب احتمالا برای شما یک داستان قابل پیش بینی را تداعی میکند. دختری که با تغییر ظاهر به جنگ میرود و ما قرار است از سختیها و اتفاقاتی که برایش میافتد بخوانیم. داستان تا نیمه و کمی بعد از آن هم جذاب است، اما بعد افت میکند و نویسنده نتوانسته ریتم کتاب را حفظ کند. ضمن اینکه در بخشهایی آنقدر از جنگ و ریزهکاریهایش میگوید که کمی خسته کننده میشود. طبق بخش پایانی کتاب، دبورا شخصیتی واقعی است که البته سرنوشتی کاملا متفاوت با قصه دارد و نویسنده با الهام از او داستانی جدید را خلق کرده است. در نهایت به نظر من کتاب در دسته عاشقانههای جنگی قرار میگیرد و نمرهی متوسطی به آن دادم. نکته خیلی مهم: کتاب به شدت ویراست لازم است، آنقدر غلطهای املایی و نگارشی زیاد بود که گاهی متوجه معنی جمله نمیشدم. امیدوارم نشر برای چاپهای بعدی این ایراد اساسی را رفع کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.