یادداشت آقای ربات
1404/5/6
ادبیات روسیه همواره بهخاطر توصیفهای دقیق و فضاسازیهای مفصل زبانزد است و مجموعه «بهترین داستانهای کوتاه چخوف» از این قاعده مستثنا نیست. از آنجا که این کتاب شامل چندین داستان کوتاه است، تکرار مکرر این توصیفات گاهی ریتم روایت را کند و لحظاتی حوصلهسربر میکند. این کتاب سومین تجربه من از ادبیات روس بود؛ داستان های کوتاه چخوف نه به شاهکاری کتاب مرگ ایوان ایلیچ بود، نه به بدی قمارباز داستایوفسکی و حد وسط این دو کتاب بود.( از نظر بنده) چخوف در بیشتر داستانهای خود نقش میانجی میان قدرتمندان و ضعیفان را ایفا میکند و اغلب در قصههای عاشقانهاش خیانت بهخصوص خیانت زنانه نقش پررنگی دارد که در مجموع تصویری ضدزنانه از او بهجا میگذارد.( البته این مورد شاید با اقتضائات زمانه توضیحپذیر باشد) داستان های مورد علاقه ی من از این مجموعه داستانها: در خانه، سوگواری، خوابآلود، هزاررنگ، شوخی کوچک، تبعیدی، همسر، انگور فرنگی، عزیزم، نامزد در مجموع به جز داستان های ذکر شده در بالا، کتاب چیز خارق العاده ی دیگر برای ارائه نداشت و به نظرم قطعا داستان های بهتری برای خواندن وجود دارد. این کتاب در بهترین حالت یک کتاب "معمولی" بود. پ.ن: به شخصه از خیانت متنفرم و اعصابم زمان خواندن داستانهای خیانت بسیار اعصابم خرد شد و یاد مصاحبه ی پوتین افتادم: خبرنگار: چه گناهی غیر قابل بخشش است؟ پوتین: خیانت
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.