یادداشت نیکی طالبی
1401/4/20
4.0
84
تازه از وسطای کتاب فهمیدم که سه داستان موازی باهم دارن نقل میشن که آخرش بهم دیگه ربط پیدا میکنن و خب بماند که چقدر سلولهای خاکستری مغزم سوخت تا این قضیه رو کشف کنم ! فضای رمان سورئالیستیه و حال و هوای جادویی کتاب، چاشنی بامزهای شده برای القای حس سحرآمیزی به مخاطب. با توجه به ابهت این شاهکار، به نظرم بررسی دقیق و البته شخصی ! و گفتن نقاط مثبت و منفی از دید خودم لازمه… نقاط مثبت: مرشد و مارگاریتا یعنی جزئیات، شما توی این کتاب قراره دربارهی جنس پارچهی لباسی که تن شخصیت ها هست تا مدل برگ درختا بخونین، توصیفات دقیق و صحنهپردازیهای عالی باعث میشن که اون صحنه توی ذهنتون مثل فیلم پخش بشه، دیالوگهای بین شخصیتها اصلا خسته کننده نیست و شما رو به وجد میاره. شخصیت پردازی از نکتههای قوی این اثر هست و نتیجهاش شده کاراکترهای بامزهی کتابمون و اما… نقاط منفی :) نقل سه داستان همزمان، میتونه باعث بشه که رشته کتاب از دستتون در بره، روند کتاب با توجه به حجم و بیان زیاد جزئیات میتونه خستهکننده باشه، توی مرشد و مارگاریتا هم مثل بقیه کتابهای ادبیات روس، اسامی سخت و گاها چند اسمی بودن و لقب داشتن شخصیتها به وفور دیده میشه که روی سرعت خوندنتون تاثیرگذار هستش. در کل بخوام بگم اگر تا حالا کتابی از دسته ادبیات روس نخوندین و با فضاش آشنایی ندارین؛ اصلا به عنوان اولین کتاب بهتون پیشنهادش نمیکنم و به نظرم کتابهای سبکتر و یا نویسندههای دیگهای مثل تولستوی برای شروع بهتر هستش. بعد از خوندن این کتاب و در واقع وقتی تموم شد و کتاب رو بستین، یکم مکث میکنین، احتمالا یکم سرتونو تکون میدین تا از اون دنیای جادویی برگردین به زمان و حال و در آخر بابت انتخاب این شاهکار و خوندنش به خودتون افتخار میکنین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.