یادداشت مسعود آذرباد

‏‫ویرانگر شاهان‮‬‏‫
        از اون کتاب‌های مریضه که خوندن صد صفحه اولش حسابی عرق آدم را درمی‌آورد. دو داستان موازی در یک دنیای فانتزی که همه چیزش را نویسنده ساخته و پرداخته است. دنیایی است خشن و سبعانه که رحم و مهربانی و شفقت، عجیب‌ترین چیزهاست! آدم‌ها به راحتی آب خوردن می‌کشند و کشته می‌شوند و رابطه برقرار کردن در شکل غیرقانونی و غیرعرفی و غیرشرعی‌اش یک چیز بدیهی و عادی است.
با این همه برای مخاطب بزرگسال ادبیات فانتزی که دنبال یک کار متفاوت است، گزینه خوبی است. نویسنده حسابی خلاقیت به خرج داده و همه چیز را خودش خلق کرده است، از شهرها و کشورها تا نژادها و آیین‌ها و حتی خدایان! یک معمای اساسی و قرص محکم هم پشتش گذاشته است که مخاطب را جان به لب می‌کند تا یک قطره اطلاعات بدهد!
صد البته که نحوه روایتش هم بر سختی خواندنش اضافه می‌کند. آنچه که ما می‌خوانیم در واقع گزارش‌های بازرسی است که آتش‌سوزی بزرگ پایتخت را روایت می‌کند. در واقع نوعی تاریخ شفاهی فانتزی است!
ویرانگر شاهان مجموعه چند جلدی است که تاکنون سه جلدش ترجمه شده و آنچه گفتم مربوط به جلد اول است. اگر دنبال داستانی می‌گردید که هم حجیم باشد-کتاب بالای 800 صفحه است- هم قصه‌اش دردناک باشد و هم مغزتان حسابی فسفر بسوزاند سراغ گزینه خوبی آمده‌اید وگرنه بگذاریدش سر جاش. به دردسرش نمی‌ارزد!
      
13

22

(0/1000)

نظرات

فانتزی بودن و معمایی بودنش خیلی جذابه ولی بقیه ویژگی‌هاش باعث میشه هیچ‌وقت سراغش نرم. ممنون که گفتین.

1

منم به‌خاطر تخصص و کارم سراغش رفتم. کتاب خوبیه از نظر فرمی اما از نظرمحتوایی و اون پیچیدگی درروایت واقعا مغز آدم رو آب می‌کنه. من وقتی خوندنش رو تموم کردم جون نداشتم کتاب رو ببندم بذارم کنار!

1

مُحیصا

1402/12/13

مرسی از یادداشت خوبتون:) خیلی دنبال نظری در مورد این کتاب می گشتم.

1