یادداشت
3 روز پیش
این سبک نوشتاری و همینطور محتواش، لااقل برای من تداعیکنندهی مجموعهی مدرسه زندگی از آلن دوباتن هست. بین این اثر (زندگی خوب) و نوشتههای آقای دوباتن تفاوتی وجود داره و اینه که در مدرسه زندگی کتابها حجمشون کمتره (حدود نصف این کتاب)، فصول/موضوعات پیوستگی بیشتری دارن و از اون مهمتر در پایان کتابها شما یک جمعبندی از مطالبش رو دارید. به این صورت راحتتر میتونید اون درس/برداشتی که از خوندنش تو ذهنتون شکل گرفته رو تثبیت کنید؛ چیزی که فقدانش در این اثر حس میشد. بسیار لذت بردم از شخصیتها و کتابهایی در این نوشته معرفی شد و اکثرشون اونقدری برام جالب بود (حتی اونایی که از قبل میشناختم) که دوست دارم راجع بهشون بیشتر بخونم. از طرفی هم برام جالب بود برای هر موضوع، آرای همون فردی که ابتدای فصل معرفی میکرد رو راجع به اون موضوع میگفت و تکرار این قاعده در کل فصولش، تحسین برانگیز بوده. علی ای حال، خوندنش رو به جز به افراد خاصی توصیه نمیکنم. خودم هم از شروع مطالعه کتاب تا اتمامش، چند کتاب دیگه رو به پایان رسوندم که نشون میده این احتمال وجود داره کسی شروعش کنه ولی در ادامه انگیزهش رو از دست بده و به اتمام نرسونه... پ.ن: این اولین کتابی بود که مارک ورنون میخوندم و امیدوارم کتاب دیگهای از ایشون که قصد دارم در آینده بخونم (۴۲ اندیشه ناب) تجربه متفاوتتری برام باشه؛ چون خودم حدس میزنم اگر بتونم به قلم ورنون عادت کنم (که جذابیتهای خاص خودش رو داره)، لذت بیشتری از خوندنش میبرم و به تبع اون استفاده بیشتری هم میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.