یادداشت محمد سعید میرابیان

                اسامی طولانی، توصیفات زیاد و روند کندِ روزمره و خاطره-گون تیغ دولبه‌ ادبیات روسیه است: یا چنان ذوق و اشتیاق و اصلِ-زندگی-بودنی در فرد ایجاد می‌کند که در جهان ذهن‌های فرمالیست روسی غرق شود یا چنان طاقت‌فرسا می‌نماید که او را از خواندن رمان دلزده می‌کند‌.

درباره پوشکین هم چنین است؛ کتاب را بخاطر تمجیدیه‌ای که از نیکلای گوگول، پشتِ‌جلد کتاب چاپ کرده بودند خریدم، شاید بتواند مرا به دام ادبیات روسیه بیاندازد؛ اما نتوانست.
داستان‌های بلکین هیچ شوقی برای ادامه‌دادن داستان_چه خود بخوانی، چه برایت بخوانند_در آدم ایجاد نمی‌کند، انگاری گیر شوهر عمه‌ای افتادی و اصرار دارد برایت از خاطراتِ بی‌مزه‌اش بگوید:
-خاطره انتقام دیرهنگام یک تیرانداز ماهر از یک سرباز تازه‌کار
یا
-خاطره فرار و عشق سوزان دختر یکی از متمولین روسیه
همه‌چیز بدون هیجان خواهد بود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.