یادداشت نرگس عمویی
1403/8/20
ای خدا، امان از این جناب صادق هدایت! میدونی، داستانی نبود که بخوانیش، نمرهای بهش بدی، نظری راجع بهش بنویسی و بزاری گوشهی کتابخونهت و بری. به نظرم داستانی بود که به راحتی و روانی خوانده میشه و بعد از پایان، فکر میکنی "خب. همین؟ الان که چی؟" ولی به این مرحله ختم نمیشه. حداقل برای من. نیازه که دوباره بخوانیش، بیشک نیازه. چیزهای عجیبتر و بزرگتر و سمبلیکی پشت این داستانه که اگر قراره این کتاب رو بخوانید و واقعا خوانده باشینش، باید حداقل دو دفعه بخوانیدش. به شخصه بعد از اولین دفعهی خواندنش که الآن باشه، غمم گرفت. از داستان گربهها. و البته یک علامت سوال عجیب تو ذهنم، از ماجرایی که ۲بار تو داستان خواندم و از ۲شخصیت مختلف. خب، واقعا عجیب بود!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.