یادداشت پیمان قیصری
1403/4/20
یادمه که سالها پیش یکی تعریف میکرد در همسایگیشون یک مادر و دختر زندگی میکردند و مادر روی تمام خواستگاران دختر عیب میذاشت و مانع ازدواج دختر میشد و اون دختر هم خیلی مظلوم بود و به این موضوع تن داده بود و تا موقعی که مادر زنده بود ازدواج نکرد و بعد از مرگ دیگه سنش برای یک ازدواج خوب مناسب نبود (مادر عمر زیادی کرد)، این قضیه داستان ناآشنایی برای ما نیست شاید خیلی از ما از نزدیک شاهد جریانی شبیه به این بوده باشیم و داستان این نمایشنامه هم شبیه به همین موضوع هست. فکر میکنم ترس از تنهایی بزرگترین دلیل برای چنین رفتاری باشه. البته توی این نمایشنامه هیچ شخصیت اصلی سفیدی نیست، همه خاکستری مایل به سیاه هستن. جذاب با فراز و فرود مناسب و به موقع و غافلگیریهای جالب.ه That's Ireland, anyway. There's always someone leaving.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.