یادداشت davoud

davoud

davoud

1403/10/28

        همین اثر کم‌فروغِ تولستوی، درخشش شکوهمندی در میان آثار ادبی دارد.داستانی بسیار جذاب وشنیدنی اثری از تولستوی پیشنهاد میکنم حتما تهیه و استفاده ببرید. وقتی ذهن درگیر مسائل شیطانی و شهوت شود باعث سقوط و فروپاشی می‌شود بنظرم او در این کتاب بی پرده و تأثیر گذار به این مسئله پرداخته است.عذاب وجدان و گناهان و مقصر‌های گناهان در جامعه که چه کسی مقصر و چه کسی گناهکار است.فضاسازی کاملا به اندازه بود و افکار شخصیت اصلی ما را درگیر می کرد اما از اصل داستان دور نمی کرد. پیامی که بنده از این کتاب دریافت کردم، همان جمله ای هست که کتاب با آن آغاز می شود. به نظر من، مقصود نویسنده هر گناهی بوده و صرفا چون روابط نامشروع قابل درک و بسیار ملموس برای تمام اقشار جامعه هست، آن را بیان کرده. به گمانم دلیل اینکه زن روستایی، از نظر شخصیت اصلی داستان (و احتمالا نویسنده) شیطان است به این دلیل است که او همواره هست و این خود فرد بود که هرگاه ذهن خود را درگیرش می کرد حتی او را بیشتر میدید. زن هیچگاه پیش قدم نشد و خود را به او تحمیل نکرد اما همیشه از دور نشان می داد که راه های دیگری هست. راه هایی که برخی از مردم روستا هم می دانستند و گاهی بیان می کردند که "انسان است دیگر، قدیس که نیست"
      
3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.