یادداشت زهره دلجوی کجاباد

زوربای یونانی
        راستش نفهمیدم چرا معروف شده؟ بیشتر حس میکردم نویسنده دست و پا می‌زند به خواننده بقبولاند که عذاب وجدان ناشی از بی‌تعهدی ( چه دینی چه انسانی) را کنار بگذارد و هرجور که دوست دارد زندگی کند. حالا اگر این دست و پا زدن را نمی‌دیدم و با داستانی پخته و شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌هایی قوی مواجه بودم، کار به نوع نگاه نویسنده نداشتم و از کتاب لذت هم می‌بردم. ولی در این کتاب دیالوگ‌های طولانی زوربا و نداشتن قصه‌ای جذاب به ذهنم شعاری بودن و غیرهنری بودن کار را متبادر می‌کرد. چندباری وسوسه شدم نیمه‌تمام رهایش کنم ولی باز خواندم تا بفرستمش در قفسه‌ی کتابهای خوانده شده. البته دیگر نمی‌خوانمش و به کسی هم پیشنهادش  نمی‌دهم. تنها مزیتش این بود که یکی از خوره‌های جانم کم شد. دیگر کسی درونم نهیب نخواهد زد که زوربای یونانی را هم نخوانده‌ای هنوز.
نمی‌شود از ترجمه نگویم. نمی‌دانم علتش چیست و البته اهمیتی هم برای من خواننده‌ی عصر حاضر ندارد ولی ترجمه‌ی کتابی و عصاقورت‌داده‌ی کتاب -از آنها که به‌جای《 او》 می‌گوید 《وی》- خیلی خیلی بد بود و تاثیر زیادی در نظرم راجع به این کتاب داشت.
این یک و نیم ستاره هم برای زحمت چیدن آن همه کلمه کنار هم دادم که سوای هنری بودن یا نبودن به خودی خود کار سختی است.
      
22

5

(0/1000)

نظرات

با نظرتون موافق هستم و چیزی که من در زوربا دیدم این بود که عشق حقیقی رو درک نکرده بود چه جور میشه یه زن رو فاحشه ببینی و در عین حال معشوقه و فکر کنی داری به اون خدمت می‌کنی. به نظر من نویسنده اصلاً نقش تروماها در زندگی یه زن رو در نظر نگرفته اونجا که با یه دختر جوون وارد رابطه میشه  دختر رو با پول جذب خودش می‌کنه و شخصیت زن را تحقیر می‌کنه یادش میره که همه ما زخم خورده یه تروما هستیم اگه زوربا عاشقه چرا تو عشق پایدار نیست نویسنده متوجه همین عدم بی‌ثباتی در شخصیت مرد نمی‌گرده که اگه مردا ثبات شخصیتی ثابت داشتن و باعث خراب شدن زندگی ‌های زن‌های اطرافشون نمی‌شدند و واقعاً عاشق بودن زن‌ها همون عشقو بهشون برمی‌گردوندن واقعا چه چیزی باعث میشه مردها خودشونو برتر بدونن به نظر من نویسنده نگاه مرد سالارانه داره
1

0

اصلا نگاه به زن که در این کتاب فاجعه است. کانه زن هیچ نیازی جز خوابیدن با یک مرد ندارد و زوربا هم لطف می‌کند و رایگان این نیازشان را برآورده می‌کند. این نگاه بالا به پایین نویسنده نسبت به زن واقعا مشمئزکننده بود. 

1

گفتن  سروش صحت گفته کتاب خوبی هست 🤦‍♀️🤦‍♀️ از نظر منتقدان موافق خوب بودن نویسنده حتی در نوشتن کتاب مثل زوربا بیخیال هست و در بعضی جاها داستان رو ادامه نداده زوربا شاد و سر زنده هست و با رقص شادی میکنه،بنظرم زنهایی که در شمال کشور توی شالیزارها کار میکنن و با نغمه های شاد کار میکنن شادی‌شون واقعی تر و دلنشین تر هست از زوربا ،بنظرم زوربا تمثیل خوبی از یه انسان آزاد و بیخیال نیست چون ذهنش درگیر جسم زن و تصاحب اون هست و در عین حال تحقیرش میکنه 

1