یادداشت مصطفا جواهری
1403/8/18
{ اما آدمها وقتی میبینند که تو از پس کارهایی که خودشان درش مهارت دارند برنمیآیی، تعجب میکنند. } یک مانیفست کامل از فمینیسم انگلیسی. داستان، در دورهٔ رکود اقتصادی اروپا پیش میرود. شخصیت اصلی، زنی جوان است که شوهرش نقاشی نابخرد، خودخواه، بیمسئولیت و در نهایت خائن است. هر چیز بیشتری بخواهم بنویسم، به افشای داستان نزدیک میشوم. قلم نویسنده بینهایت روان و ساده است. خوشخوان و به شدت مأیوسکننده. حتما مناسب بانوان باردار، یا بانوانی که بعداً میخواهند بچهدار شوند نیست. حال مرا که بسیار گرفت. و در نهایت، غایت یک فمینیسم انگلیسی چیست؟ اینکه یک مرد پولدار پیدا شود و برایش زندگی مرفهی دستوپا کند. استقلال زن؟ رهایی زن؟ آزادی زن؟ شغل زن؟ طبعا هیچ :) و البته چه اسم لعنتیِ محشری...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.