یادداشت سارا مستغاثی

                فکر نمی کردم دوستش داشته باشم. برای همین به عنوان آخرین کتاب دوره ی امتحانات شروع به خواندنش کردم:)
خوب بود. بچگانه نبود. خسته کننده نبود. لوس نبود. ( همه ی انتظاراتم قبل خواندن کتاب:))
خیلی آشنا بود...
من فقط اگر در زندگی یاد بگیرم که "یک چیزی" مهم تر از نظر دیگران است، تمام پله های کمال را طی می کنم!

 ...گفت: "ما کجا بودیم؟"
"اعتبار و افتخار پیدا کردن؟"
"که چی؟"
"خوب اعتبار پیدا کردن خیلی عالیه."
پره های چرخ عقب دوچرخه اش پشت پرده ی دامن بلندش می چرخید. استار گرل مثل عکسی شده بود که متعلق به صد سال پیش باشد. چشم های درشتش را به طرف من برگرداند. گفت:"نه بابا!"
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.