یادداشت فائزه برجعلی زاده
1402/8/24
یدالله رویایی مینویسد:من کتاب میخوانم و وقتی که میخوانم،کتابی که میخوانم هستم،خودِ کتاب... داستانِ کتاب واقعه ی عجیب و غریب با فراز و فرود آنچنانی نیست،روایت آدم هایی معمولی در زندگی معمولی ... ولی وقتی خودِ کتاب می شوی ، با هر اتفاق روزمره ی راوی،تو هم دردت میگیرد، میخندی،بغض میکنی و خشمگین می شوی.. فارغ از موضوع این داستان،کتاب های فریبا کلهر را ،بخاطر ظرافت ها و اشارات زنانه ای که دارد خیلی دوست دارم.کتاب را که دست میگیرم،حس میکنم بعد از خوردن شام و جمع کردن سفره،حالا با دخترخاله ها و خاله ومامان...به اتاقی رفتیم روی بالش لم دادیم،تخمه میشکنیم و درد دل میکنیم و گرم غیبت میشویم،یک حس گرم و صمیمی😊
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.