یادداشت ماه نگار
1403/12/7
ورق به ورقش پر است از عطر وطندوستی و ایمان و پایداری! داستان در یک برزخ تاریخی جریان دارد.در برزخ تاریخیای که تتمهی صفویه و افشاریه و زند و قاجار و کلی خرده پادشاه دیگر هر کدام از یک طرف تاج به سر میگذاشتند و یک پاره از این وطن را به نام خود میدانستند . در این هنگامه که مهمانهای ناخوانده( بخوانید بیگانگان غارتگر) به جان این وطن هزار پاره افتادهاند مردی از یک شهر کوچک در جنوب وطن، سر بلند میکند و سینه سپر جلوی این مهمانهای غارتگر میایستد و فریاد وطن و ایمان سر میدهد... جایی در حوالی جادههای آبی سرخ.... و مردی به نام میرمهنای دوغابی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.