یادداشت Haniyeh

Haniyeh

1403/3/23

چتر تابستان
        "آنی، فکر میکنم دیگه وقتشه چترت رو ببندی."

این کتاب در دسته کتابهای نوجوان طبقه‌بندی میشه.
 "آنی" کمتر از یک ساله که برادرش "جرد" رو از دست داده. جرد بعد از یه درد ناگهانی در قفسه سینه‌اش پیش دکتر رفت ولی دکتر به مادرش گفت چیز مهمی نیست. با اینحال، جرد مرد.
حالا آنی بعد از اون همیشه نگران زخمها و دردهاست. دائما در حال خرید چسب و جعبه کمکهای اولیه هست و از بازیهای مورد علاقه اش مثل پرش از موانع دست کشیده. پدر و مادرش هم مثل اون نتونستن از رنج از دست دادن جرد عبور کنن و آنی فکر میکنه باید به تنهایی با این رنج کنار بیاد. 
همه چیز به همین منوال جلو میره تا وقتی که همسایه جدیدشون خانم فینچِ موسفید به خانه ارواح خیابونشون اسباب‌کشی میکنه. 

داستانی کوتاه که برای من تاثیرگذار بود. مخصوصا نام کتاب که با داستان و دید آنی نسبت به زندگیش متناسبه. از نظر من هر سنی باشید این کتاب میتونه براتون جالب باشه. من برای هدیه دادن ازش کمک میگیرم چون بنظرم هدیه ارزشمندی خواهد بود.
      
15

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.