یادداشت پرستو خلیلی
1402/8/6
3.3
2
ق.ن: اگه حوصله ندارید این ریویو رو نخونید. --------------------------- دوستان! بیاین واقعبین باشیم چقدر احتمالش هست که تو ترجیح بدی کامل باشی ولی در آرامش نباشی و وقتی افراد باهات حال نمیکنن حس میکنی زندگیت جهنم شده و تو یاد گرفتی که زندگی بقیه رو جهنم کنی تا زندگیت از جهنم بودن دربیاد؟ چقدر احتمال داره؟ دوستان؛ بیاین واقعبین باشیم. چقدمون اینجوری مثل ایمی بزرگ شدیم؟ چندنفر از ما به دختری حسودی کردیم که خانوادهمون بهمون گفتند ازش یاد بگیر. چندنفرمون هرجا رفتیم، هرکاری کردیم حس کردیم کم هستیم و کامل نیستیم؟ چند نفرمون به کسایی اعتماد کردیم که از همون اول چاقو رو پشتشون قایم کرده بودن؟ چند نفرمون لبخند زدیم وقتی داشتیم از درون گریه میکردیم؟ چند نفرمون احساساتمون رو قایم کردیم چون یاد نگرفتیم چجوری دربارهشون صحبت کنیم؟ و در آخر با جملهی «این زندگیه» این ماجرا هم آورده شده! دوستان؛ بیاید واقعبین باشم! نه؛ این زندگی نیست. اتفاقا این دقیقا نقطه ی مقابل زندگیه. چون تو، به تو یاد دادن که کامل باشی، ناقص نباشی، که با عقل عمل کنی نه با احساسات، که احساسات باید سرکوب بشن، که فقط حال خوب، خندیدن و خوشحال بودن قابل قبول هست و اگه تو ناراحتی،غم داری و دلت شکته مشکلی داری یا دیوونهای. ما توی زمانی به دنیا اومدیم که تقبلی بودن باب شده. ایمی فقط نمیخواست تقلبی باشه، نمیخواست کول گرل باشه. میخواست خودش باشه و ایمی درونش رو آزاد کرد. و کیه که بدونه آزادی واقعی چه طعمی داره؟؟
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.