یادداشت saeed tehrani pooya

        محاسبات مهدی کار خودش را کرد و او از جا بلند شد. به طرف اپن رفت . با احتیاط دنبال لیوان گشت. آن را پیدا کرد. تمام مایع داخل لیوان را خورد، بعد برگشت و روی کاناپه دراز کشید. با تمام بدنش احساس خواب کرد. چشمانش را بست. هنوز درست نخوابیده بود که متوجه سر وصداهایی شد. برخاست و کنار پنجره رفت، دید در محوطه مجتمع زیتون، یک نوار رنگین و نورانی از لایه ابرها تا زمین کشیده شده اند و پسر بچه های هم سن و سالش بر روی آنها می دوند و مردمی که روی ابرها نشسته اند آنها را تشویق میکنند...
.
کتاب عبور از خواب داستان پسر بچه ی نابینایی اهل را روایت میکند که به وسیله قرص هایی جادویی میتواند درون خواب ببیند و ماجراهایی برایش اتفاق می افتد. کتاب جالب و آموزنده برای کودکان است که انتشارات آستان حضرت معصومه سلام الله علیها آن را منتشر کرده است و کلیه داستان در شهر قم اتفاق می افتد. شخصیت های کتاب همه واقعی هستند ولی داستان تخیلیست... در کل بد نبود... از نویسنده های ایرانی در ژانر تخیلی خیلی کم داریم...