یادداشت فاطمهسادات نبوی ثالث
1402/4/24
دقیق یادم نیست کتاب رو چه زمانی شروع کردم. گودریدز میگه دو سال پیش بوده! زمان زود میگذره! کتاب رو از وبلاگ امیرمحمد قربانی شناختم. البته قبلا کتاب "سرطان، امپراطور بیماریها" رو از سیدهارتا موکرجی خونده بودم. خیلی سال پیش. وقتی اول دبیرستان بودم و تردید داشتم برم تجربی یا ریاضیفیزیک. تردیدهام رو محو کرده بود و بهجاش، شوق آورده بود به دل کوچیکم. این کتابش رو اما در آخرین روزهای اولین سال ورود به بالین تموم کردم و خوندم! به جز توصیهی امیرمحمد قربانی و خوندن یک کتاب مهم دیگه از نویسنده، ابتدای کتاب، چند جمله از هری پاتر! نوشته شده بود که من رو مشتاقتر کرد برای خوندن این کتاب کوچیک اما مهم. "Are you planning to follow a career in Magical Laws, Miss Granger?" asked Scrimgeour. "No, I'm not," retorted Hermione. "I'm hoping to do some good in the world!" "هرماینی میدونست که قوانین جادویی برای جاودانه کردن جادو نیستند بلکه ابزاری اند برای تفسیر جهان!" . مسئله از اینجا شروع میشه که نویسنده بعد از یادگرفتن ریزترین جزئیات دربارهی چیزهایی که حتی نمیدونسته در بدنش وجود دارند!، به این نتیجه میرسه که دونستن این اطلاعات وقتی ندونه باهاشون چه کار کنه، فایدهای نداره! در روزهای پرفشار رزیدنتی، کتاب "The youngest science" رو میخونه و این سوال براش پیش میاد که پزشکی یک علمه؟ علم به معنای دانشی که قوانین خاص خودش رو داره. و این جرقهای میشه برای فکر کردن به قوانین پزشکی! در این کتاب، سه تا قانون رو با مثالهای پرکتیکال به زیبایی توضیح میده. قانون اول: A strong intuition is much more powerful than a weak test. قانون دوم: "Normals" teach us rules; "outliers" teach us laws. این برای من خیلی جالب بود. ایدهی مرکزیش این بود که ما یه قانون، یک محدودهی تعریف شده، تعریف میکنیم و این وسط یکسری از دادهها، تبدیل به استثناء، دادهی خارج از مرکز، میشن. باید به این فکر کنیم شاید اون قانون، rule و نرمالی که ما تعریف کردیم کامل نیست نه اینکه فقط اون دادهها استثناء باشن! یعنی باید به outlierها بیشتر توجه کنیم. مخصوصا توی کارهای پژوهشی بالینی. یک مثال جالبی که زده بود دربارهی کارآزمایی بالینی مربوط به یک دارو بود. فکر کنم برای کنسر مثانه مثال زده بود. یک دارویی تولید شده و خب نتیجهی مطلوبی نداشته و تعداد بسیار اندکی بعد از مصرفش رفتن تو فاز remission. خب اینجا معمولا اون پژوهش متوقف و اون دارو هم کنار گذاشته میشه. اما این بار یه پژوهشگر خلاق اومده فکر کرده اون "استثناهایی" که به دارو جواب دادن، چرا جواب دادن؟ بعد از بررسیهای متمادی به این نتیجه رسیده بود که اون داروی کموتراپی روی کنسرهایی با mutation خاصی روی یک ژن جواب داده! و روی کنسرهایی که اون میوتیشن رو نداشتن طبیعتا جواب نداده و خب از قضا بیشتر شرکتکنندهها در clinical trial اون میوتیشن رو نداشتن! قانون سوم: For every perfect medical experiment, there is a perfect human bias. این بخش هم جالب بود. خلاف سایر علوم، موضوع مورد مطالعه (subject) در علم پزشکی، passive نیست بلکه یک شرکتکنندهی active در مطالعه هست. وقتی یک بیمار رو وارد ترایال بالینی میکنیم، روان فرد و نتیجتا مطالعه تغییر میکنه! اون دستگاهی که برای اندازهگیری و بررسی subject هست، subject رو تغییر هم میده! در نهایت هم کتاب برای من خیلی شیرین، روان و مفید بود. تاریخ پایان مطالعه: یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱. احتمالا آخرین کتابی که در سال ۱۴۰۱ خوندم.
5
(0/1000)
فاطمهسادات نبوی ثالث
1402/5/4
0