داستان دربارهٔ یک سرباز اتریشی به نام آندریاس پِگِر است که در جنگ جهانی اول یک پای خود را از دست میدهد. پس از بازگشت به جامعه، با بیرحمی و بیتفاوتی مردم روبرو میشود. او دیگر نه قهرمان است، نه انسان؛ بلکه یک "معلول مزاحم". در نهایت، او به نوعی طغیان (عصیان) درونی و اجتماعی دست میزند.