یادداشت صآد

صآد

صآد

1403/8/30

🖇 | منتشر
        🖇 | منتشر شده در شماره یازدهم نشریه احیا «ایران جوان بمان» | پاییز 1403 
«باش تا صبح دولتت بدمد» 
«علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوه‌ی کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعه‌ی کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست میدارد و آرزو دارد. اگر بخواهم این الگوی مطلوب را در یک جمله معرفی کنم، عبارت است از: ترکیب علم، ایمان، تلاش. هم علم را جدی گرفتند، هم ایمان و پایبندی و تقوا را؛ نه به صورت یک سربار، بلکه به شکل یک عنصر اصلی در بافت مجموعه و در بافت کار. و هم خستگی را فراموش کردند، که به گمان من مرحوم کاظمی جان و سلامت خودش را هم سر همین کار گذاشت؛ یعنی این دنبالگیری و این اهتمامها و خسته نشدنها. » 
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشمندان و پژوهشگران رویان ۱۳۸۶ 
زمانی می‌گفتند ایرانی بدون کمک غرب لوله هنگ (آفتابهٔ گلی) هم نمی‌تواند بسازد، اما روزهای سخت و غرور آفرینِ تاریخ جمهوری اسلامی را که ورق می‎زنیم، جوانانی می‌یابیم که چون آرش مرزهای علم را به روی ایران گشودند. همان جوانان از جنگ برگشته‌ای که با همت بلند، ایمان و پشتکار یک به یک به سراغ مشکلات کشور آمدند و نگذاشتند ایران از دنیا عقب بماند.  
شاید بارها نام دکتر سعید کاظمی آشتیانی را در سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب شنیده باشید. کتاب «داستان رویان»، روایت تاریخ شفاهی از جهاد مؤمنانه‌ی ایشان و همکارانش در پژوهشگاه رویان از تأسیس تا تثبیت و پیشرفت به قلم محمدعلی زمانیان است. این کتاب اولین کتاب از دسته‌ی تاریخ شفاهی پیشرفت در انتشارات راه‌یار است که در سال ۱۳۹۸ چاپ و اینک به چاپ هشتم رسیده است.  
روایتِ رویان به شما دلیل افتخار برای ایرانی بودنتان می‌دهد. در این کتاب با پستی بلندی‌های راه رویان همراه شده و سربلندی ایران را در اوج ناباوری خواهید دید، آنگاه با روایت‌ها و آدم‌هایی واقعی امیدی برای ادامه دادن خواهید داشت.  
 کتاب به طور کامل به شرح وقایع شکل‌گیری رویان پرداخته و خواننده را نسبت به تاریخ شفاهی رویان قانع می‌کند، اما پس از اتمام کتاب شما هنوز قدری راجع به زندگی و زمانه‌ی دکتر کاظمی کنجکاوید و هنوز جای پرداخت بیشتری به زندگی ایشان در کتاب وجود داشت. 
شهید دکتر سعید کاظمی آشتیانی بنیان‌گذار پژوهشکده رویان و پدر علم سلول‌های بنیادی ایران، متولد اول فروردین ۱۳۴۰ است. 
در دهه شصت «ناباروری» رتبه دوم مراجعه به خارج از کشور برای درمان را به خود اختصاص داده بود. این مسئله هزینه‌های زیادی را به دولت تحمیل کرده بود و مسائل فرهنگی‌ای نیز در پی داشت. در آن زمان بود که جرقه‌ی ابتدایی رویان در ذهن کاظمی جوان شکل گرفت.  
پژوهشگاه رویان، فعالیتش را از سال ۱۳۷۰ آغاز کرد، این پژوهشگاه به همت دانشمندان تراز اول و خوش‌فکر ایران‌زمین، توانست در دنیا، انقلابی علمی به پا کند. آغاز فعالیت رویان به همین سادگی نبود و رویان کنونی حاصل روحیه جهادی و خستگی‌ناپذیر چند جوان دانشجو با کمک رهبر انقلاب و بدون هیچ پشتوانه‌ی قبلی بود که با هر مشکل و سختی که وجود داشت، ساختمان رویان را مجهز و کارشان را آغاز می‌کنند. 
پژوهشگاه رویان هم‌اکنون فعالیت‌های پژوهشی خود را در قالب سه پژوهشکده علوم تولیدمثل، زیست‌شناسی و فناوری سلول‌های بنیادی و زیست‌فناوری دنبال کرده است. 
دانشمندان و پژوهشگران رویان، این حرکت و تلاش جهادی را نوعی ادای تکلیف دینی می‌دانستند و اثر این نوع نگاه اعتقادی در پیشرفت علمی‌شان کاملاً قابل مشاهده بود. این ایمان و اعتقاد عمیق و درکنار آن باور عمیقی که به توانمندی‌های خودی داشتند، بنای اصلی جهش عظیم علمی و تولید، تکثیر و انجماد سلول‌های بنیادی جنینی بودکه ایران را در جمع ده کشور برتر جهان در زمینه‌ی سلول‌های بنیادی قرار می‌داد. 
نیت پاک دکتر کاظمی و اخلاصی که در این کار داشت، خیلی از مشکلات رویان را حل می‌کرد. همیشه دلش می‌خواست رویان در قله باشد، هیچ‌وقت نمی‌گذاشت قد و قواره‌ی مجموعه کوتاه بماند. 
پس از درگذشت مشکوک دکتر کاظمی آشتیانی بر اثر سکته قلبی در ۱۴ دی ۱۳۸۴، رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتی، ایشان را «دانشمند مؤمن و جهادگر»، «شخصیت ارزشمند»، «کانون امید و ابتکار و نوآوری»، «از فرزندان صالح انقلاب» و «از رویش‌های مبارکی که آینده درخشان علمی در کشور را نوید می‌دهند»، توصیف کردند و «فقدان این عنصر خدوم و باارزش» را «ضایعه‌ای دردناک» خواندند.
فعالیت‌های رویان پس از درگذشت پایان نیافت بلکه باقدرت پیش‌رفت. به پاس خدمات و گرامیداشت او جایزه‌ای در کنگره‌ی هر ساله‌ی رویان به نام جایزه‌ی دکتر کاظمی قرار داده‌شد که پژوهشگران برتر علوم زیستی دنیا آن را دریافت می‌کنند.  دکتر کاظمی دغدغه‌ی گسترش علم را داشت و می‌گفت:«ما باید جمهوری اسلامی را برسانیم به مرتبه‌ای که در یک تکنولوژی پیشرفته بتواند به جای نفت علم بفروشد.»
گرچه اکنون صدای تپش قلبِ او برای همیشه خاموش شده‌است اما صدای تپشِ قلب‌های بسیاری‌است که از دل رویان شنیده می‌شود، فرزندِ او رویان حالا مادرِ نسل‌های آینده خواهد بود.
بخش‌هایی از کتاب داستان رویان :  
… ایشان علاقه‌مند بود واقعا کشورمان را در سطح جهانی مطرح بکند. به ‌این ترتیب که همیشه در زمینه علمی حرف نو برای گفتن داشته باشیم، نه اینکه کارهای تکراری انجام بشود. همیشه اصطلاحی را به‌کار می‌برد. چون اصلیت ایشان آشتیانی بود، به‌ قول خودشان می‌گفتند: «عسلک‌بازی نکنید.» دیدید بچه‌ها می‌آیند گِل‌بازی می‌کنند؟ می‌گفت از این کارها نکنید. به کارهای بزرگ فکر بکنید و جلو بروید؛ من حمایت می‌کنم…  
… اگر داستان آرش کمانگیر واقعیت دارد، این آدم، آرش بود. آرش، جان خودش را توی تیر کرد که تیر کوتاه ننشیند تا مرزهای ایران کوچک نشود. این آدم هم جان خودش را در مجموعه‌هایی کرد که داشت آن‌ها را بزرگ می‌کرد.
      
44

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.