یادداشت زینب آقائی

مبل جادوئی
        این کتاب رو خیلی وقت پیش با نام نفرین صندلی خوندم...
برای من داستان جذابی بود
نویسنده طوری نوشته که انگار داستان واقعیه و بنظرم همین فرض امکان واقعیت و وجود چنین خونه عجیبی داستان رو جذاب می‌کنه. 
درواقع بنظرم همه جذابیتش فکر واقعیت اون خونه است.
داستان از این قراره که که یه آقای دکتر از دنیا میره و بعد وارثانش که همه فامیل های دور بودن و همدیگه و یا حتی دکتر رو نمیشناختن به بهانه همین موضوع وراثت با هم تو خونه دکتر جمع میشن. تو سند خونه نوشته(فکر کنم) تعداد طبقات زیرزمین مثبت ۲! در زیرزمینو دیوار گرفتن! دیوارو میشکنن و میرن ببینن چند طبقه زیرزمین داره این خونه؟! و ماجرای اصلی تو همین زیرزمین های عجیب اتفاق میفته.
      
4

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.