یادداشت زهرا ساعدی

زهرا ساعدی

زهرا ساعدی

3 روز پیش

        من از همینگوی چیز زیادی نخوانده‌ام و حتی شاید فقط «پیرمرد و دریا» باشد که سال‌ها پیش خواندم و آن موقع دوستش نداشتم و برایم حوصله سربر بود. بنابراین با دید نه چندان مثبتی در گروه کتاب‌خوانی مرحوم‌مان سراغ این کتاب رفتم. همان موقع خواندم اما تمام نکردم. از جایی احساس کردم قضیه‌ی خیانت به همسر شروع می‌شود و دوست نداشتم تصویر عشق ساده‌ای که در کتاب آمده بود خدشه‌دار شود. اخیرا دوباره به خاطر بسته شدن پرونده‌ی کتاب به سراغش رفتم و این بار خیلی بیشتر لذت بردم. توصیف‌ها از پاریس و آدم‌ها زنده وجان‌دار بود و نحوه ی روایت شگفت‌انگیز. گاهی حس می‌کردم ترجمه خوب نبوده یا بخشی سانسور شده و یک روزی باید متن اصلی انگلیسی را هم بخوانم. 
حین خواندن کتاب در گروه کتابخوانی یکی از بچه‌ها گفت تصویر ارنست همینگوی در فیلم «نیمه‌شب در پاریس» با الهام از این کتاب بوده و در خواندن مجدد فیلم را هم دیدم اما به نظرم این ادعای درستی نیست و صرفا گرته برداری کوچکی انجام شده. در واقع کاراکترها تصویری سطحی از شخصیت واقعی هستند که البته با توجه به فضای فیلم این برداشت به نظر من درست‌تر از برداشتی نزدیک‌تر به واقعیت است.
سادگی روایت کتاب در عین تاثیرگذار بودنش برایم بسیار جالب بود و توصیف‌هایی که از نثر همینگوی شنیده بودم برایم بسیار ملموس‌تر شد. همینگوی آن دوران نظم و انضباط خاصی در زندگی داشت و به قوانین خاصی پایبند بود که با توجه به روحیاتم برایم دوست‌داشتنی بود و برداشتم از همینگوی در این کتاب از آن فرد خشن، الکلی و به قول یکی از دوستان «تفنگ‌پرست» فاصله‌ی زیادی داشت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.