یادداشت محسن محمودی
6 روز پیش
هر یک از داستان های این مجموعه به تنهایی توی دل خودشون دنیای بزرگی رو جا داده بودند. بیشتر داستان های این کتاب چند ویژگی مشترک داشتند که برای من خیلی جذاب بود: ۱. با شروع هر داستان احساس میکردم تا الان خواب بودم و تازه بیدار شدم. با اینکه داستان ها کوتاه بودند و معمولا بیشتر از ۳۰ صفحه طول نمیکشیدن؛ ولی شروعی داشتن که باعث میشد احساس کنی این داستان خیلی وقته که در جریانه و تو چشمات رو بسته بودی. ۲. پایان هایی داشت که به اندازه شروع داستان ناگهانی بودن. همانطوری که گفتم احساس میکردم تو وسط یک جهان یا داستان عجیب افتادم؛ و بر خلاف بیشتر کتاب ها، پایان داستان بعد از به اوج رسیدنش نبود بلکه هر لحظه ممکن بود تموم بشه. و همین باعث میشد سعی کنم تا جایی که میشه از فرصتم استفاده کنم. انگار که فقط برای چند لحظه بهم اجازه دادن داستان رو تجربه کنم. ۳. شخصیت های داستان... نمیدونم چطور توصیفشون کنم. بطرز دلنشین و جذابی واقعی بودن و مرموز. تقریبا همه داستان هاش بدون این شخصیت پردازی ها ضعیف و کم ارزش میشدن؛ هرکدوم از شخصیت ها نقص های ظاهری یا اخلاقی داشتن که باعث میشد خیلی احساس واقعی تری به داستان ببخشن و راحت تر بشه باهاشون ارتباط گرفت. چیزی که متوجه شدم اینه که بیشتر از اینکه دنبال کشف اتفاقات داستان باشم، دنبال شناخت شخصیت ها بودم و دقیقا همین شروع و پایانشون رو جذاب میکرد. اما! چرا یک و نیم ستاره کم دادم؟ دوتا داستان آخر نسبت به داستان های اول یکم افت داشتن و به خوبی قبلیا نبودن. ولی بازم از خوندنش خیلی لذت بردم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.