یادداشت فریبا سلطانی

جلد اول را
        جلد اول را یکبار در دوران نوجوانی با یک نسخه قدیمی تر خوانده بودم و راستش آن زمان هم خاطرات آقای پاپلی خیلی برایم جذاب بود علاوه بر آنکه شبیه خاطراتی بود که مادر و پدرم در کودکی برایم از گذشته هایشان می گفتند. این بار اما با دید یک بزرگسال این کتاب را شروع کردم به نظرم این کتاب را یک آدم نه بلکه انگار چندین نسل نوشته اند.
کتاب نثر روانی دارد اما ممکن است بعضی جاها به خاطر استفاده از اصطلاحات عامیانه  و محلی سرعت خواندن تان کم شود. دیدگاه نویسنده را به زندگی بسیار دوست داشتم و همواره از خداوند برایشان طلب خیر دارم.
جزییات آنقدر جذاب بیان شده که اگر یزدی باشید به خوبی می توانید صحنه های خاطرات را  تصور کنید. خواندن این کتاب به شما چهره ای از زندگی فارغ از تکنولوژی و سرعتی که این روزها در زندگی هایمان است نشان می دهد و شاید به ما یادآوری می کند که قدر کوچک ترین داشته هایمان را بدانیم.
سرگذشت انسان هایی که به معنای واقعی کلمه از فرش به عرش رسیده اند مرا به زندگی بسیار امیدوار کرد و بار دیگر به من یاد آوری کرد، که انسان اگر درست باشد و همواره تلاش کند می تواند به اهداف بسیار بلندی برسد. برعکس،  ناراستی و دورویی انسان را خوار و ذلیل می کند. با این حال آن روی تاریک دنیا را هم نباید از یاد برد که بسیاری تلاش کردند و نرسیدند و بسیاری هم در این دنیا به سزای اعمال شان نرسیدند.
این کتاب فقط خاطرات یک انسان نیست؛ بلکه  کتاب انسانیت است؛ بیان گر وحدت یک جامعه  فارغ از سن و طبقه اجتماعی و اقتصادی، مذهب و قومیت. 
این کتاب، داستان مبارزه برای زندگی است. مبارزه برای حقوق اولیه یک انسان، برای به زانو درآوردن دنیایی که همواره گریبان گیر انسان های مظلوم بوده است. یاد آور راه انسان های راستین، که اخلاق پهلوانی داشتند. داستان زنانی که با آبرومندی زندگی کرده اند و با تمام توان خود جنگیده اند تا سختی و ناملایمی روزگار برآنها چیره نشود. در این کتاب خاطرات ایمان راسخ انسان هایی را می خوانید که در این زمانه کمتر پیدا می شوند.
 زیبا ترین داستان این کتاب به نظر من داستان عزیز و مرتضی و اصغر بود. داستان رفاقتی که زندگی آنها و خانواده هایشان را متحول کرد و ماجرای بخشش احمد آقا پدر عزیز که کلمات از توصیف منش و بزرگواری این مرد قاصر است.
خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم چراکه برای هم نسل های من مثل یک مکتب زندگی است.خواندن خاطرات دیگران باعث می شود تلاش کنم در اندک زمان زندگی خطاهای آنهارا تکرار نکنم و این انگیزه ی من برای ادامه دادن به خواندن بیشتر است.
      
181

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.