یادداشت فاطمه

فاطمه

فاطمه

1403/12/4

        شهید مهدی آنیلی. شهیدی که حتی اون طوری که دوست داشت دفن نشد.
شهیدی که قاتلش مادرش بود.
چقدر کتاب دردناک بود.
 چرا به جرم مسلمان شدن باید کشته میشد؟
چرا به جرم حق خواهی باید برچسب روانی بهش میخورد؟
چرا به خاطر دفاع از مظلوم از ارث محروم شد؟
خانواده اش که میدونستن مسلمانه. چرا حداقل مثل مسلمان ها دفن نشد؟
این کمترین کاری نبود که میتونستن براش بکنند؟
تلخ ترین قسمتش برای من، قسمت دفنش بود.
کتاب تمام شد و مغز من همچنان پر از سوال بود. سوالاتم رو کامل جواب نداده بود. 
مهدی توی اسلام چه گوهری دیده بود که حاضر شد اینهمه مشکلات رو به جان و دل قبول کنه؟
حتما باید یک مسلمان شده رو پیدا کنم و جواب تمام سوالاتم رو ازش بپرسم.😂🥹
      
58

5

(0/1000)

نظرات

چه داستان غمگینی  :(
دلم میخواد هرچه زودتر بخونمش.. 
2

0

فاطمه

فاطمه

1403/12/6

اوایلش خیلی داستان خسته کننده است.
اگه طاقت بیارید به جاهای جذاب هم میرسه.
من چند بار میخواستم کتاب رو نیمه کاره ول کنم.
بهتون پیشنهاد میکنم اگه خوندین، به هیچ وجه نصفه کتاب رو رها نکنین. 

1

ببینید که اسلام چقدر حقه چقدر درسته چقدر عدالت و درسته که یک نفر  از اونور دنیا تمام داراییش رو رها میکنه که اون زمان بزرگترین میلیاردر جهان پدرش بوده اما به اسلام روی میاره و «شیعه» میشه و از ارث محروم میشه و تمممممممممام اون ثروت هارو رها میکنه شاید اگر اینکار رو نمیکرد در دنیا خوشبخت وکم نیاز میشد اما اون به دنبال آباد کردن دنیاش نبود به دنبال آباد کردن خانه ی همیشگیش بود نمی خواست خودش رو درگیر جایی کنه که هتلی بیش نیست و در اون اقامت کوتاهی داره
او الگویی بزرگ برای همه ماست و ما باید اون رو الگوی خودمون قرار بدیم اون روی نفسش پا گذاشت و از هوس های دنیاییش گذشت 
شادی روح این شهید بزرگوار و تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات

0