یادداشت

Han

1401/2/10

کلبه عمو تام
        یکی از ترسناک ترین اتفاقاتی که دنیا در طول تاریخ دیده ، نابرابری میان نژاد هاست کلیشه ای که در قرن نوزده میلادی در آمریکا به وجود آمد و کم کم در سراسر جهان منتشر شد. این طرز فکر غلط موجب ایجاد برده داری به ویژه برده های آفریقایی شد و حقوق آنها از بین رفت . 
در دوره ای که آمریکا غرق در نظام برده داری و تبعیض بین نژاد سیاه پوست و سفید پوست است . عمو تام در مزرعه صاحبش سخت کار می کند و زندگی اش را می گذارند. اما زندگی گاها گره هایی دارد که مسیر سرنوشت را تغییر می دهد و روند زندگی انسان ها به کل عوض می شود.اینجاست که بدهی های پرداخت نشده صاحب تام کار دستش می دهند و او به ناچار فروخته می شود. زندگی واقعی تام اکنون آغاز شده…
این کتاب یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است و بیشتر مردم جهان ان را مطالعه کرده اند. قلم نویسنده روان و واضح است اما داستانی که به قلم کشیده جذابیت زیادی دارد. می توان از این داستان وضعیت آمریکا در قرن نوزده را مشاهده کرد چون نویسنده موضعی که به قلم کشیده یکی از دغدغه های آن عصر بوده و او آن دوره را شرح و کرده به آن پرداخته است. 
این کتاب با پیام ضد برده داری نوشته شده بود. اما دلیلی که آن را ترغیب کننده کرده علاوه بر موضوعی که به آن پرداخته ایده اصلی داستان است . من به شخصه تصور مبهمی از سیاه پوستان در ذهنم شکل گرفته بود . اینکه تحت تاثیر رسانه ها آنها وحشی هستند و اخلاق مناسبی ندارند تبدیل به کلیشه ای در ذهن من شده بود و هر وقت به موضوع سیاه پوستان بر می خوردم تصوری ترسناک از آنها داشتم تا اینکه این کتاب خیلی از ابهامات من را برطرف کرد و الان دید خیلی بهتری نسبت به سیاه پوستان دارم.
روند کتاب کمی کند بود. و به نظرم نویسنده توانایی ان را داشت که کتاب را در متن کمتری خلاصه کند. پیرنگ کتاب کامل بود و نقطه اوج با توجه به روند کند داستان و سبک کلاسیک آن جذاب بود . شروع کتاب ، ترغیب کننده بود و پایانش با در نظر گرفتن تعداد صفحات نسبتا خوب بود. گره ها به موقع ایجاد می شدند و باعث سردرگمی نمی شدند . 
کتاب از لحاظ شخصیت پردازی خیلی قوی نوشته شده بود . شخصیت تام یا همان پر رنگ ترین شخصیت جای مشخصی در ذهن من داشت ، مردی پاک که حتی برای فروختنش شکایتی نکرد. یا صاحب اولش که اگرچه خیلی کم در کتاب اشاره شده بود ولی شخصیتی اشراف زاده و غرور همیشگی داشت . برخی کتاب ها با در نظر نگرفتن شخصیت پردازی باعث گمراهی خواننده می شوند اما این کتاب از آن دسته ها نبود و خیلی شخصیت پردازی خوبی داشت.
توصیفات کتاب نسبتا زیاد بود و یکی از دلایل طولانی شدن کتاب توصیفات زیاد آن بود. نویسنده سعی کرده بود تمام اتفاقات آن عصر را به قلم بکشید و شاید در ان دوره خسته کننده بود، اما در عصر حاضر جذابیت دارد و برای منی که در آن دوره زندگی نکردم سبک زندگی مردم آن زمان و سختی مشقت سیاه پوستان جالب بود .
جلد کتاب در نشر افق واقعا تعریفی نداشت و من تنها به دلیل شهرت افسانه ای کتاب آن را مطالعه کردم اما اسم کتاب به نسبت جلدش خوب بود حداقل مفهومی را به مخاطب می رساند. 
در آخر کتاب های ژانر کلاسیک برای من جذابیتی نداشتند اما این کتاب دید جدیدی هم نسبت به کتاب های قدیمی و کلاسیک و هم نسبت به تبعیض نژادی در ذهنم ساخت و برایم جذابیت بالایی داشت .
« قلب هیچ اشکی برای ریختن ندارد. فقط خون می ریزد و در سکوت خونریزی می کند.»
      

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.