یادداشت سیده زینب موسوی
1402/1/12
این کتاب از جنبههای مختلف برام یه تجربهٔ جدید تو کتابای دفاع مقدس بود. دلیل اصلی این موضوع هم شخصیت خاص راوی و رفقاشه :) راوی مدل بچهلاتهای تهرونیه با ادبیات جالب خاص این قشر :) آسید ابوالفضل از اونایی بود که از اولِ اول جنگ تا آخرِ آخرش تو جبهه بود، از کردستان گرفته تا جنوب. همیشه هم تو دل اصل ماجرا بود و دمخور امثال چمران و احمد متوسلیان. طبق معمول، روایت کودکی تا نوجوانی خیلی جالب بود، ولی این دفعه جذابتر هم بود، چون تو فضای تهران قدیم میگشت و نکات قشنگی از این فضا و آدماش داشت، از جوونمردی و پهلوونی و دستودلبازی. بعدم وارد فضای هیئتهای قدیم شد که اونم خیلی جالب بود. یه نکتهٔ دیگهٔ جالب این کتاب، اشاره به مشکلات جنگ و فرماندهی بود که یادم نمیاد جای دیگه به این صراحت دیده باشم... شخصیت خانم راوی هم خیلی جالب بود. یه زن صبور که خودش دائم تو شهر عامل خیر و جمع شدن جهیزیه و کمک و ... بود. ماجرای آشناییشون هم خیلی باحال بود، در حال فرار از دست گاردیها :) https://taaghche.com/book/11809
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.